لذت از آن مقولاتی است که انسان را در ایمان و کفر، مغرب و مشرق؛ سنت و تجدد به خود مشغول و وادار به اندیشیدن ساخته، گاه گمان برده که اصالت زندگی با لذت بردن است و انسان برای آن خلق شده و گاهی آن را مذموم شمرده و موجب پستی و فرومایگی انسان دانسته است.
اساسا نگاههای متفاوتی به لذت بوده است که انسان با گرایشها و زمینههای متفاوت به سمت و سوی یک مکتب کشانده میشود و او را معتقد و پیرو آن میسازد؛ کسی که به دنبال لذت جویی حیوانی بوده را به دنبال مکتبی توجیهگر میکشاند، گاهی او را میسازد و از سوی دیگر انسانِ خسته از مادیت و شلوغی این جهانی را به دنبال معنویت و آرامش روحی و روانی میبرد و به دنبال عقیده و راه و رسمی از زندگی کشانده تا آرامش را جستجو نماید.
کتاب مسیری برای آگاهی
خواندن کتاب لذتی است که در هر راه و رسمِ گوناگونی توصیه شده و لذتی از جنسِ متفاوت و از نوع آگاهی است، هر چند در این پدیده لذت بخش و پیش برنده، عنصر ناپاکی و خباثت نفوذ کرده و خود را در میان اوراق کتاب نمایانده اما نتوانسته از شکوه این قالب زیبا بکاهد و آن را در هویت خود استحاله کند.
هنوز که هنوز است اسم کتاب با خود زندگی، آگاهی، پیشرفت، عبرت و اندیشه میآورد و این موفقیتی است که هویت کتاب در مبارزه با ناپاکیها و جهالتها داشته است و توانسته طهارت عنوان خود را حفظ نماید.
آگاهی رسالتِ انبیا
انبیا بزرگ الهی در دستان خود کتاب داشتند و با بشریت از آن سخن گفتند، کتابی که سخنان خداوند متعال را در خود داشت و حامل بزرگترین آگاهی بشر و سعادت او بود؛ این اتفاق بزرگ و مبارک شامل هیچ قالبی در دنیا مگر از طریق کتاب نشد.
اوج گیری و عروج این رسالت با کتابِ قرآن بود، آخرین کتاب آسمانی و حامل سخنان حق متعال؛ کتابی که در کنار اسرار بزرگ، قصههای درس آموز و قوانین شریعت، لذت خواندن و گفتگو را با سرچشمه همه آرامشها و لذتها فراهم کرد.
کتاب و امروزِ ما
کتاب امروزه درگیر و دار زندگی ما، خود به مصائبی گرفتار شده است، مصائبی که او را هروز از ما دورتر میکند، البته در این بین باید تکلیف یک چیز را مشخص کرد، آیا ما کتاب دیجیتال و صوتی را کتاب میدانیم؟ و آن را گونهای از کتابخوانی؟ این پرسشها اگر چه بنیادین نیست اما نسبت ما را با کتاب و آن حقیقت لذت بخش مشخص میکند؛ آیا ما هروز از کتاب دور میشویم؟
آیا با خواندن متنها در صفحات مجازی و شبکههای اجتماعی از کتابخوانی دور میشویم؟ شاید نشود یک جواب کامل و دقیق به این پرسشها داد، اما میتوان اذعان کرد که در پس این خواندنها، شاید چیزی از آگاهی نصیب ما نشود و ما را درگیر چند خبر سیاسی یا حداکثر تحلیل خبری کند.
آگاهی را از چه راهی به دست میآوریم
آیا ما اینها را آگاهی میدانیم؟ آگاهی که از پس یک رمان یا کتاب تاریخ یا دیوان شعر برایمان حاصل میشود؟ جواب به این سوالات را باید اهل علم و آنان که چیستی علم را میکاوند، بدهند. اما این دو از هم در بسیاری موارد جدایند.
آگاهی و لذتی که از حصول آن در ضمیر انسان پدیدار میشود، از پس مطالعه دیوان شعری است که حافظ و سعدی بعد از عمری کسب معرفت بر زبان جاری ساختهاند، نه از پس صفحات اینستاگرام و همچنین این لذت را در پس مطالعه کتابهای تاریخ از صدر اسلام با قلم عسگری، مرتضی، شهیدی، محلاتی، جعفریان و دیگران میشود به دست آورد و نه کانالهای تلگرام.
لذتهایی که در توئیترگردی نیست
لذت آگاهی از خواندن رمانهای پرکشش و زیبای جهان از تولستوی، چخوف، داستایوفسکی تا هوگو، دیکنز، رولان و حتی ویل دورانت، هموطنهایی مثل بابایی، کاظمی، امیرخانی، شجاعی، بهبودی و سرهنگی؛ لذت هایی که در توئیتر یافت نمی شوند.
اگر چه با این ظرفیت های مجازی سر دشمنی ندارم و نیز معتقد به استفاده از آنها هستم، اما سخت معتقد به کتابی از جنس کاغذ و عطر آن هستم، گویی لذت آگاهی هنوز از درون کتاب میسر می شود و دیگر هیچ!
حکیمی کتاب خوان، در مدح و عظمت کتاب چنین قلم میزند: حقیقت آن است که کتاب یکی از ارزشمندترین فرآورده های بشری و گنجینه بزرگ ترین ثروتهای بشر یعنی دانش و تحقیق است. دین و دنیای بشر و جسم و جان انسان، به برکت کتاب تامین و تغذیه می شود و فرآیند کمال بشری به وسیله کتاب تحقق می باید.
کتاب، مادر تمدن ها و نیز عصاره آنها است و بشر با پدید آوردن کتاب، درسهای بی شماری را در کتاب تکوین به او آموخته شده، گرد میآورد و در محیط بشری منتشر میسازد و بدین گونه روز به روز گنجینه ثروت بشری، غنای بیشتری مییابد.
نظرات