به گزارش روابط عمومی و بین الملل، نشست علمی تخصصی «رابطه حکمت و اخلاق» روز چهارشنبه با حضور جمعی از طلاب مرکز تخصصی حکمت اسلامی در سالن دفاعیه طبقه سوم ساختمان شهید قدوسی(ره) برگزار شد.
در این نشست، حجت الاسلام و المسلمین دکتر مجید ابوالقاسم زاده، مدیر گروه علمی فلسفه اسلامی در رابطه با توجه دادن طلاب به فراگیری علوم دینی و بهرهمندی حداکثری از امکانات و زمینه های فراهم شده در جامعهالزهرا(سلاماللهعلیها) به بیان نکاتی پرداخت.
مدیر گروه علمی فلسفه اسلامی اظهار داشت: انسان بر اساس فطرت و وجدان خویش تمایل دارد سعادتمند و خوشبخت شود و به کمال برسد، لذا باید چیزهایی را بداند اما صرف دانستن کافی نیست، بلکه باید به دانستههایش عمل هم کند، همانطور که صرف عمل کردن مکفی نیست و نیازمند علم است؛ بنابراین علم و عمل باید با هم باشد تا انسان را به کمال مطلوب برساند.
حجت الاسلام و المسلمین ابوالقاسم زاده در راستای تبیین رابطه حکمت با اخلاق به تعریف دو واژه «حکمت» و «اخلاق» پرداخت و افزود: «حکمت»، جهانبینی، مکتب فکری و هست و نیست را نشان میدهد؛ به عبارتی دیگر، «حکمت» شامل دانستنیها و آنچه که باید بدانیم است.
وی ادامه داد: «اخلاق» همان بایدها و نبایدها و آنچه که باید به آن عمل کنیم یا نکنیم را نشان می دهد.
حکمت نظری باید توأم با اخلاق باشد تا سودمند واقع شود
مدیر گروه علمی فلسفه اسلامی تصریح کرد: میان حکمت و اخلاق رابطه عام و خاص برقرار است، به این نحو که بخشی از حکمت عملی، اخلاق است؛ بنابراین حکمت و اخلاق کاملاً با یکدیگر در ارتباطند.
حجت الاسلام و المسلمین ابوالقاسم زاده تأکید کرد: حکمت نظری به تنهایی انسان را به کمال نمیرساند، بلکه باید توأم با اخلاق باشد تا سودمند واقع شود.
وی به منظور تبیین این موضوع به شرح و بسط این رابطه پرداخت و با توجه به وقت کم جلسه به ذکر کلیاتی اکتفا کرد و گفت: تعابیر اخلاقی تحت عنوان حسن و قبح، فضایل و رذایل و همچنین رفتار پسندیده و ناپسند آورده میشود؛ مثلا اینکه اخلاق به ما می گوید که دروغ بد است، ظلم بد است، عدالت خوب است و گزاره هایی از این قبیل، اما عقل به عنوان حجّت درونی که خداوند در وجود ما نهاده است می پرسد : چرا دروغ بد است؟ چرا ظلم بد است؟ آیا همیشه دروغ گویی و ظلم بد است یا گاهاً اینگونه است؟ عدالت چیست؟ اگر عدالت خوب است منشأ این حکم کجاست؟ و... .
مدیر گروه علمی فلسفه اسلامی ادامه داد: سؤالاتی از این دست را علم اخلاق پاسخ نمیدهد اینجاست که به فلسفه، حکمت نظری و هستیشناسی نیاز پیدا میکنیم.
نیاز علم اخلاق به فلسفه
حجت الاسلام و المسلمین ابوالقاسم زاده با اشاره به اینکه نسبی گرایی (نسبیت) هرج و مرج ایجاد میکند اذعان کردند: مسائل ضد و نقیض باهم جمع نمیشود، یعنی نمیشود که حجاب هم خوب باشد و هم بد چون این اجتماع نقیضین است و محال؛ علم اخلاق پاسخگوی اینگونه سؤالات نیست چه بسا که ما را در پاسخگویی اقناع نمیکند و همین امر نیاز علم اخلاق به فلسفه را پررنگ میکند و بدین منظور علم جدیدی به نام فلسفه اخلاق تولید شد. اینجاست که علم اخلاق با حکمت نظری به معنای خاص و هستیشناسی و معرفتشناسی به معنای اخصّ ارتباط پیدا میکند.
وی بیان داشت: مفاهیم اخلاقی، ما به ازای خارجی ندارند بلکه منشأ انتزاع خارجی دارند و بر اساس هوی و هوس و تمایلات نیست. به طور مثال منشأ انتزاع عدالت، حق کسی را دادن است که دادن حق واقعیتی است که به فردی به عنوان طلبکار که یک واقعیت خارجی است داده میشود. از طرفی دیگر منشأ احکام اخلاقی، منشأ واقعی است نه نظر و دلبخواه مردم؛ به این معنا که احکام اخلاقی بر اساس مصالح و مفاسد واقعی است به طوریکه آثار وضعی بر آن مترتّب میشود.
لزوم پرداختن به مباحث هستی شناسی برای پاسخ به شبهات
مدیر گروه علمی فلسفه اسلامی در پایان با بیان اینکه مکاتب اخلاقی به دو گروه واقعگرا و غیرواقعگرا تقسیم میشوند، عنوان کرد: این تقسیم بندی مبتنی بر فلسفه و هستیشناسی است.
حجت الاسلام و المسلمین ابوالقاسم زاده همچنین یادآور شد: برای پاسخ به شبهات و حضور در مجامع علمی باید به مباحث هستیشناسی مسلّط بود.
در پایان این نشست، سؤالاتی از سوی حضار مطرح شد و مدیر گروه علمی فلسفه اسلامی به همه آنها پاسخ گفت.
نظرات