در میان ائمه، امام جواد و امام زمان علیهماالسلام در دوران کودکی به امامت رسیدند. امام جواد علیه السلام چون اولین امامی بود که در دوران کودکی به امامت رسید شیعیان خیلی به مشکل برخوردند، چون نسبت به این مساله توجیه نشده و متحیر بودند که چطور امامت یک کودک را بپذیرند و حتی برخی خواص، امامت ایشان را نپذیرفتند. ولی سرانجام شیعیان با دیدن معجزات و مناظرات ایشان، امامت آن حضرت را پذیرفتند و این شد که در امامت حضرت حجت(عج) این مشکلات را نداشتیم و در حقیقت امامت امام جواد این شبهات و گره های فکری را برای شیعیان حل کرد.
در روایات، دوران غیبت صغری و کبری دوران بسیار سختی است. تکرار قصه انحراف خواص بعد از امامت امام حسن عسکری علیه السلام باز اتفاق افتاد و پس از شهادت آن امام همام برخی خواص سقوط کردند که هفت نفرشان خیلی مشهور بودند مثل شلمقانی.
در جریان اغتشاشات و فتنه اخیر دیدید که برخی مسئولان و عمامه به سر ها لغزیدند، ولی آن مادر شهید با قاطعیت و استحکام اعلام می کند که پشت سر رهبری و نظام اسلامی ایستاده است.
در روایت داریم که پیامبر می فرماید: اَلْمَهدِيُّ مِن وُلدي، اِسْمُهُ اسْمِي و كُنيَتُهُ كُنيَتي، أشبَهُ النّاسِ بي خَلقاً و خُلقاً تَكُونُ بِهِ غَيبَةٌ و حَيرَةٌ تَضِلُّ فِيهَا الْاُمَمُ ثُمَّ يُقبِلُ كَالشَّهابِ الثّاقِبِ يَملَأُها عَدلاً و قِسطاً كَما مُلِئَت جَوراً و ظُلماً. مهدي از فرزندان من است، اسم او اسم من و كنيه او كنيه من است. از نظر خلقت و خوي شبيهترين مردم به من است. براي او غيبت و حيرتي است كه امتها در آن گمراه شوند سپس مانند شهاب ثاقب پيش آيد و زمين را پر از عدل و داد نمايد. همانگونه كه پر از ظلم و جور شده باشد.
اخلاق یعنی مجموعه دین، چون پیامبر(ص) فرمود: «انَّما بُعِثتُ لِاُتمِمَّ مکارم الأخلاق. به راستی من مبعوث گردیدم تا مکارم اخلاق را کامل کنم».
علامه طباطبایی اخلاق را سه قسم می داند:
1- اخلاق در ارتباط با خدا
2- اخلاق در ارتباط با خود
3- اخلاق در ارتباط با دیگران: این بخش خود به اخلاق در ارتباط با اعضای خانواده و ارتباط در غیرخانه تقسیم می شود که در غیرخانه، ارتباطات کاری اعم از ارتباط با مسئول، کارمند، همکار و ارباب رجوع و ... است.
اولین اخلاق کارمندی این است که قدر موقعیت کاری مان را بدانیم و آن را ارزان نفروشیم، هر چند ممکن است گاهی مورد کم لطفی و بی توجهی قرار بگیریم ولی باید قدر این مسئولیت را دانست. مسئولیت نعمت خداست. امیرالمومنین(ع) می فرماید: خدا گاهی از بین بندگانش گلچین می کند و به آنها نعمتی می دهد که به دیگران نمی دهد. این بخاطر آن است که بندگان خدا از قِبل این نعمت بهره مند شوند. خداوند این موقعیت را در اختیار آنها قرار می دهد تا زمانی که خدمت کنند اما زمانی که از خدمت کردن دست بردارند خدا آن نعمت را از آنها می گیرد و در اختیار دیگری قرار می دهد.
بر اساس این روایت ما واسطه خدا برای بهره مند شدن بندگان از قِبل نعمت مسئولیتمان هستیم. از این رو باید از فرصتی که خدا در اختیارمان قرار داده است نهایت استفاده را ببریم.
پیامبر(ص) در این باره می فرماید: «إنّ لِرَبِّكُم في أيّامِ دَهرِكُم نَفَحاتٍ، فَتَعَرَّضُوا لَهُ لَعَلَّهُ أن يُصِيبَكُم نَفحَةٌ مِنها فلا تَشقَونَ بَعدَها أبدا.» همانا از سوى پروردگار شما در طول عمرتان نسيم هايى مى وزد ، پس خود را در معرض آنها قرار دهيد، باشد كه نسيمى از آن نفحات به شما بوزد و زان پس هرگز به شقاوت نيفتيد.
از سوی دیگر باید دانست که دل بستن به میز و مسئولیت، بدعاقبتی در پی دارد و آنچه در روایات به ما توصیه شده است خدمت به خلق خداست.
نظرات