به گزارش روابط عمومی، از افتخارات نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بالا رفتن سطح تحصیلات دختران و زنان بعد از انقلاب است. توانایی های دختران و زنان بعد از انقلاب اسلامی شکوفا شده و آنها توانسته اند با انجام تحصیلات خود همپای مردان و حتی جلوتر از آنان گام بردارند.
برای بهتر فهمیدن رشد علمی دختران و زنان بعد از انقلاب می توان به مقایسه آماری بین سال 1355 و بین سال 1395 پرداخت. در حوزه آموزش تحولات عظیمی در بخش زنان و خانواده انجام شده كه براساس آمارها، در سال 55 از هر ١٠٠ زن ٣5 نفر بازمانده از تحصیل بودند كه این آمار در سال ٩5 به سه نفر رسیده است.
همچنین در پوشش تحصیلی دوره ابتدایی در سال 1355 از هر 100 نفر 57 نفر موفق به تحصیل می شدند، در دوره متوسطه اول 27 نفر و در متوسطه دوم 19 نفر اما این اعداد در سال 95 تغییر جدی داشته به گونه ای كه در دوره ابتدایی 96،9 نفر، دوره متوسطه اول 73 نفر و دوره متوسطه دوم نیز 52 نفر موفق به تحصیل شدند. همچنین از هر یك هزار زن 18 ساله و بالاتر 9 نفر دانش آموخته دانشگاهی در سال 1355 بودند كه در سال 95 این رقم به 162 نفر رسیده است. این آمارها نشان می دهد كه تعداد زنان تحصیلكرده در این مدت 17 برابر شده اما مردان هفت برابر شده است.
خانم وجدانی یکی از زنان موفق در عرصه علم و تحصیل و پژوهشگری است. او که تحصیلاتش را در حوزه اخلاق و تربیت اخلاقی انجام داده توانست برای کتاب «از نظر تا عمل؛ طرحی برای تربیت اخلاقی از دیدگاه علامه طباطبایی» در گروه علمی اخلاق و عرفان همایش کتاب سال بانوان، حائز رتبه برگزیده شود.
سرویس کتاب و نشر خبرگزاری رسا به مناسبت برگزیده شدن کتاب خانم وجدانی گفت و گویی با ایشان انجام داده است که در ادامه می خوانید:
- خود را معرفی و از فعالیت های علمیتان کمی بگویید.
بنده فاطمه وجدانی متولد ۱۳۵۲ در تهران هستم و در حوزه اخلاق و تربیت اخلاقی فعالیت می کنم. در سال 1391 ، دکتری خودم را در رشته فلسفه تعلیم و تربیت از دانشگاه تربیتمدرس گرفتم و الان هم عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی هستم.
در واقع، فعالیت های پژوهشی ام را به صورت جدی از دوره دکتری آغاز کردم. حوزه اصلی فعالیت من اخلاق، فلسفه اخلاق و تربیت اخلاقی است. همچنین در حوزه های اخلاق کاربردی مانند اخلاق اجتماعی، اخلاق حرفه ای و اخلاق زیست محیطی هم فعالیت هایی دارم.
- فعالیت های علمی و کارهای پژوهشی که انجام داده اید، چگونه بوده است.
به لطف خداوند تا کنون حدود ۴۰ مقاله نگاشته ام. تعدادی از این پژوهش ها هم حاصل همکاری های علمی بوده که با اساتید و همکارانم داشته ام. این پژوهش های ناچیزی که انجام داده ام، عمدتاً مبتنی بر آموزههای دینی یعنی قرآن و روایات و نیز فلسفه اسلامی بوده است و البته از یافتههای علمی روانشناسی، جامعه شناسی و گاه علوم اعصاب شناختی هم بهره فراوان برده ام. اعتقاد بنده این است که برای تربیت انسان، باید او را از همه ابعاد و جوانب شناخت و در این راه، از ظرفیت تمام علوم استفاده کرد. البته نقطه اتکای کارهای من آموزه های دینی بوده است.
از لحاظ تالیف کتاب، اولین کتاب های من، در حوزه خانواده و جوانان بوده است؛ شامل «پاسخ به یک سؤال تربیتی و روانشناختی والدین» و «چالش های من و پدرم»، که زمانی که دانشجوی دوره دکتری بودم، با همکاری آقای دکتر ایمانی کار نگارش آن را به پایان رساندیم. اما در حوزه تخصصی اخلاق، در سال 1394 کتابی با عنوان «رویکردهای نوین در تربیت اخلاقی» تألیف کردیم که توسط انتشارات مدرسه به چاپ رسید. این کتاب حاصل یک کار جمعی بود و من هم تألیف بخشی از این کتاب را بر عهده داشتم. در این کتاب به بررسی چندین رویکرد رایج در تربیت اخلاقی در سراسر جهان و نقد آنها پرداختیم؛ که می تواند منبع خوبی برای پژوهشگران و کلیه علاقه مندان به تربیت اخلاقی باشد. کتاب بعدی هم همین کتابی است که برگزیده شد. اخیراً هم کتابی در مورد اخلاق حرفه ای در تعلیم و تربیت در دست تالیف دارم که ان شالله به زودی نگارش آن به پایان می رسد.
- علت گرایش شما به کارهای پژوهشی و کتاب چه بوده است؟
به خاطر مسائل گوناگونی که دائم مطرح می شود و نیاز به پاسخگویی دارد، پژوهش همیشه مورد نیاز است؛ ما حتی برای یک آموزش خوب هم وابسته به پژوهش هستیم. هر کسی که به هر نوعی فعالیت علمی می کند، پژوهشگر هم هست و باید باشد.
اما هر پژوهشی که انجام می گیرد، یافته هایش می تواند به شکل های مختلف منتشر شود و در اختیار دیگران قرار بگیرد و از جمله به صورت یک کتاب چاپ شود. کتاب امتیازاتی نسبت به سایر اشکال گزارش یافته ها دارد. یکی از امتیازات کتاب این است که می تواند در اختیار تعداد بیشتری از خوانندگان قرار گیرد و به نظرم بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد. هم چنین، بسیاری از کتاب ها مورد استفاده عموم مردم قرار می گیرند؛ نه لزوما و صرفا متخصصان. ولی مقالات را بیشتر، پژوهشگران و متخصصان مورد استفاده قرار می دهند؛ که البته آن هم جای خود را دارد.
- چگونه کتاب «از نظر تا عمل ...» شکل گرفت؟
در واقع همان طور که از اسم کتاب هم مشخص است، مسئله اصلی و ایده اصلی من برای نگارش این کتاب مسئله شکاف بین نظر و عمل بود. چرا به رغم اینکه ما چیزهای نسبتاً زیادی درباره اخلاقیات می دانیم و یاد گرفته ایم، اما در عمل، به دانسته های خودمان عمل نمی کنیم؟ یا حداقل متناسب با حجم اندوخته های علمی خود، عمل نمیکنیم؟ این نشان می دهد که برنامه های تربیت اخلاقی که هم اکنون پیاده می شود، هنوز نتوانسته به طور کامل موفق و تأثیرگذار باشد و افراد را به مرحله عمل برساند. البته نقص در برنامه های تربیتی می تواند بخشی از ضعف اخلاقی موجود در جامعه را تبیین کند؛ ولی به هر حال بخش مهمی از آن بشمار رفته و ما در جامعه شاهد شکاف بین نظر و عمل هستیم. بنده در این کتاب دلایل و عوامل ایجاد این شکاف را مورد بررسی قرار داده ام.
علت اینکه من دیدگاه علامه طباطبایی(ره) را مورد استفاده قرار داده ام، این بود که ایشان یک نگاه جامعی به انسان دارد و تمام ساحت های انسان را مورد توجه قرار می دهد. همچنین، نظریه اعتباریات ایشان نکات بدیعی را در اختیار ما قرار می دهد و بنابراین می توانیم مبانی کامل تری برای اخلاق پیدا کنیم و بر این اساس می توانیم برنامه کامل تر و موثرتری طراحی کنیم. این شد که سراغ دیدگاه های ایشان رفتم.
شاید علت اصلی ناکارآمدی برنامه های تربیت اخلاقی، تک بعدی بودن برنامه های تربیتی کشورمان باشد. زیرا در نظام تربیتی ما تمرکز یکجانبه ای روی بعد شناختی وجود دارد و بقیه ساحت های انسان مانند ساحت گرایشی- انگیزشی و ارادی - عملی مورد غفلت قرار گرفته اند. این است که نسل جوان ما از نظر شناختی وضعیت نسبتا بهتری دارند، ولی از جهات عاطفی، ایمانی و ارادی ضعف های جدی دارند. همینطور در تامین زیر ساخت های تربیت اخلاقی هم ضعف وجود دارد مانند فراهم کردن محیط اجتماعی مناسب و الگوهای شایسته که باید در اختیار نسل جوان قرار داده شود. بر اساس اشکالات شناسایی شده، سعی کردیم یک مدل موثرتری برای تربیت اخلاقی طراحی کنیم.
- ساختار کتابتان را معرفی کنید.
این کتاب در ۱۲ فصل نگاشته شده و از مفهوم شناسی اخلاق و تربیت اخلاقی و ضرورت زیست اخلاقی برای انسان شروع می شود. سپس قبل از ورود به مدل تربیتی خودم، ابتدا رویکردهای تربیت اخلاقی در جهان و نقاط قوت و ضعف آن را بررسی کرده ام. فصول بعدی به معرفی مدل نظری تربیت اخلاقی می پردازد شامل: مبانی فلسفی علامه طباطبایی(ره) در تربیت اخلاقی، تحلیل شکاف بین نظر و عمل، اهداف تربیت اخلاقی، زیرساخت ها، مراحل تربیت، منابع انگیزشی و اصول تربیت اخلاقی و در نهایت فصل دوازدهم هم به جمع بندی بحث ها اختصاص دارد. من اضافه کنم که قسمت عمده این کتاب حاصل رساله دکتری من است که با راهنمایی آقای دکتر محسن ایمانی و مشاوره آقای دکتر رضا اکبریان و آقای دکتر علیرضا صادق زاده در دانشگاه تربیت مدرس انجام گرفته و من در اینجا لازم می دانم از راهنمایی های علمی و دقیق اساتید بزرگوارم که بسیار از آنها آموختم تشکر کنم. البته بر اساس پژوهشهای بعدی که انجام دادم، سه فصل جدید هم علاوه بر مباحثی که در رساله کارشده بود، به مطالب کتاب اضافه شد. هم چنین، از انتشارات دانشگاه امام صادق(ع) هم که زحمت انتشار این کتاب را کشیدند، سپاسگزاری می کنم.
- ویژگی های این کتاب که آن را از کتاب های مشابه متمایز می کند چیست؟
ویژگیهایی را که به نظر می رسد این کتاب داشته باشد می توان در سه مورد خلاصه کرد. اول این که علاوه بر بحث های تئوریک و مبانی فلسفی تربیت، سعی کرده که نگاه برنامهای هم به تربیت اخلاقی داشته باشد و کلیدهایی را در اختیار برنامهریزان و مربیان اخلاقی بگذارد. یعنی سعی کردم از بحث های تئوری به رهنمودهای عملی پل بزنم.
ویژگی دوم این کتاب شاید این باشد که ما علاوه بر این که مدل تربیت اخلاقی را با رویکرد دینی به دست آورده ایم، در عین حال، نیم نگاهی هم به معرفی و نقد بقیه رویکردهای موجود در جهان داشتیم. سعی کردیم نقاط قوت و ضعف آن ها را هم ببینیم و سپس در مدل خودمان، کاستی های موجود در این رویکردها را حتی الامکان رفع کرده و یک مدل کامل تر و بومی اسلامی را پیشنهاد بدهیم.
سومین ویژگی هم این است که این کتاب می تواند در سطوح مختلف تربیتی مورد استفاده قرار بگیرد. متخصصان تربیت اخلاقی و مربیان اخلاق در مقاطع گوناگون آموزشی، می توانند از آن استفاده کنند. در عین حال، ممکن است برخی فصول آن تا حدودی برای والدین فرهیخته و اهل مطالعه هم قابل استفاده باشد و سرنخ هایی به آن ها بدهد.
- برای این که کتاب در عمل هم برای جامعه هدف مورد استفاده قرار گیرد کاری انجام داده اید؟
رشته من فلسفه تربیت و تعلیم است و لذا کار من، عمدتا ارائه مدل های نظری برای تربیت است. ما در کشور، متاسفانه به قدر کافی مدلهای نظری متنوع، کارآمد و بومی نداریم. این فقر نظری به نوبه خود، منجر به ضعف عملی می شود و باعث می شود که نهادها و عاملان تربیت اخلاقی، سلیقه ای و گاه غیر اصولی عمل کنند. در کشور ما تازه چند سالی است که کار علمی جدی در مورد تربیت اخلاقی انجام می شود؛ ولی حرف شما هم صحیح است که باید سریعتر به طرف حوزه عمل برویم و این هم مستلزم کارهای جمعی است. یعنی افرادی که در حوزه های گوناگون تربیتی کار می کنند مثل فلسفه تعلیم و تربیت، برنامه ریزی درسی، روانشناسی تربیتی، و مدیریت آموزشی که هر کدام از یک زاویه خاصی به این حوزه توجه می کنند و بخشی از کار را انجام می دهند، لازم است به صورت تیمی کار کنند تا از مدل های نظری به سمت برنامه های کاملا عملیاتی پیش بروند. الان متاسفانه کار تیمی در کشور ما ضعیف است و کارهای مجزا و پراکنده هم در نهایت مفید واقع نمی شود. من خودم علاقهمند هستم که کارهای میانرشتهای در حوزه تربیت انجام بدهیم و از این نوع همکاری ها استقبال می کنم.
منبع: خبرگزاری رسا
نظرات