به گزارش روابط عمومی و بین الملل، نهمین کرسی ترویجی جامعهالزهرا(سلاماللهعلیها) با موضوع «سقط جنین و جایگاه انسان در نظام هستی» از سوی معاونت پژوهش این مؤسسه در پژوهشگاه حضرت معصومه(سلاماللهعلیها) برگزار شد.
حجت الاسلام و المسلمین دکتر علیرضا آل بویه به عنوان ارائه دهنده و حجت الاسلام و المسلمین سیدمحمود طیب حسینی به عنوان ناقد در این کرسی ترویجی حضور داشتند، همچنین دکتر سیدمحمد حسینی سورکی دبیر علمی این کرسی بود.
حجت الاسلام و المسلمین آل بویه در این کرسی به ارائه گزارشی از مقاله علمی خود پرداخت و اظهار داشت: نوع نگاه به انسان باعث میشود که حکم اخلاق نسبت به سقط جنین متفاوت شود.
وی تصریح کرد: بر اساس دیدگاه رمادیانگارانه، انسان جز این بدن،چیزی نیست و وقتی از این دنیا رفت، نابود میشود؛ لذا سقط جنین را به لحاظ اخلاقی مجاز میدانند و بالاتر از آن معتقدند نوزادکشی هم تا یک ماهگی یا سه ماهگی اشکالی ندارد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی افزود: دلیل آنان این است که بین انسان و شخص تفاوت قائل هستند و میگویند: «جنین، انسان هست؛ اما شخص نیست. حیوانات شخص هستند؛ اما انسان نیستند. و آن چیزی که شأن و منزلت اخلاقی دارد شخص است»؛ با این نگاه، آنها جنین را دارای شأن و منزلت اخلاقی نمیدانند اما حیوانات را دارای شأن و منزلت اخلاقی میدانند
حجت الاسلام و المسلمین آل بویه بیان داشت: از دیدگاه قرآن، انسان موجودی است که خاستگاهش از جانب خداوند است و در او روح الهی دمیده شده و به تعبیر قرآن کریم، خداوند با دو دستش او را خلق کرده است.
وی ادامه داد: سرشت انسان بهگونهای است که خلیفه خدا روی زمین و مسجود ملائکه است و بار امانت الهی را حمل میکند و سرانجام انسان نیز به دست خودش سپرده شده است؛ چنین موجودی، قابل مقایسه با حیوان نیست و به دلیل جایگاه ویژهای که دارد در مورد سقط جنین آن نیز نمیتوان به راحتی حکم کرد.
مدیر گروه علمی پژوهشی اخلاق و تربیت جامعهالزهرا(سلاماللهعلیها) یادآور شد: در رابطه با جنین دو مرحله را باید مدنظر داشت: یکی بعد از دمیده شدن روح که قطعاً انسان محسوب میشود و سقط آن صحیح نیست و یکی قبل از دمیده شدن روح است که با توجه به جایگاه انسان در نظام هستی و این که جنین موجودی است که خداوند آن را به دست خود آفریده و این موجود در مسیر رسیدن به خلیفه اللهی و لقاء پروردگار قرار گرفته، لذا قبل از دمیده شدن روح نیز سقط آن جایز نیست؛ زیرا اگر چه هنوز انسان نیست؛ اما چنین جایگاهی را در هستی داراست و میتواند به نحو اکمل هم دارا شود.
در ادامه، حجت الاسلام و المسلمین دکتر «سید محمود طیب حسینی» مدیر گروه علمی پژوهشی تفسیر و علوم قرآن جامعهالزهرا(سلاماللهعلیها)، ضمن اعلام موافقت با کلیت استدلال مطرح شده در این نظریه، سؤالاتی را در رابطه با آن بیان کرد:
اول اینکه جنینهایی که تشخیص داده میشود ناقصالعقل یا ناقصالخلقه هستند قطعاً نمیتوانند به مقام خلیفه اللهی برسند. این نظریه در مورد اینها چه میگوید؟
دوم این که بخشهای مختلف دین اعم از فقه و اخلاق با هم هماهنگ هستند. در فقه برای سقط در دورانهای مختلف جنین، دیههای متفاوتی وضع شده است اما این استدلال نشان میدهد که از نظر اخلاقی هیچ تفاوتی میان سقط در دورانهای مختلف جنین وجود ندارد. این ناهماهنگی را چطور توضیح میدهید؟
سوال سوم این است که در احکام دین، قصاص برای پدری که فرزندش را کشته وجود ندارد. آیا نمیتوان این حکم را به سقط جنین تعمیم داد و گفت پدر نوعی اختیار در این مورد دارد؟
و نکته آخر این که جنینهایی که از راه حرام تشکیل شدهاند قطعاً به خلیفه اللهی نمیرسند. آیا مادر اجازه سقط آنها را دارد؟
دکتر آلبویه در پاسخ به سؤالات، اظهار داشت: این استدلال در صدد بیان حکم اولیه است و کاری به موارد مربوط به جنین ناشی از تجاوز به عنف یا ناقصالخلقه ندارد؛ بلکه حکم اخلاقی را در نگاه نخست بیان میکند.
وی افزود: در مورد جنینهایی که روح در آنها دمیده نشده نیز از آن جهت که «خَلَقْتُ بِيَدَیَّ» بر آنها صدق میکند سقطشان جایز نیست. در مورد تعمیم تخفیف حکم قتل فرزند برای پدر به سقط جنین توسط پدر باید گفت احکام اخلاقی میتوانند با احکام فقهی و حقوقی متفاوت باشند. چون در بحث اخلاقی بر اساس تأثیرات وضعی که عمل اخلاقی بر باطن انسان میگذارد حکم میکنند؛ اما در بحثهای تعزیرات و دیه بر اساس یکسری ملاحظات اجتماعی حکم صادر میشود؛ لذا میتواند حکمش متفاوت باشد.
در پایان جلسه به پرسشهای حضار پاسخ داده شد.
نظرات