چهل حدیث نورانی از امام حسین علیهالسلام
1- حفظ 40 حدیث
امام حسین علیهالسلام فرمود: رسول خدا صلّیاللهعلیهوآله به امیرمؤمنان علیهالسلام سفارش فرمود: «یا عَلی! مَنْ حَفِظَ مِنْ أُمَّتی أَرْبَعینَ حَدیثاً یطْلُبُ بِذلِک وَجْهَ اللَّهِ وَالدَّارَ الآخِرَةِ حَشَرَهُ اللَّهُ یوْمَ الْقیامَةِ مَعَ النَّبیینَ وَ الصِّدِّیقینَ وَالشُّهَداءِ وَ الصَّالِحینَ وَ حَسُنَ اولئِک رَفیقاً»؛ یا علی! از امت من هر کس 40 حدیث حفظ کند و از این عمل منظورش فقط رضایت خدا و رستگاری در جهان آخرت باشد، خداوند متعال در روز قیامت او را با پیامبران، صدیقان، شهدا و انسانهای صالح محشور خواهد کرد و اینان چه رفیقان خوبی هستند(بحارالانوار، ج 2، ص 154).
2- صبر بر مشکلات
«مَنْ احْجَمَ عَنِ الرَّأی وَ عَییتْ بِهِ الْحِیلْ کانَ الرِّفْقُ مِفْتاحُهُ»؛ کسی که فکرش در حل مشکلات به جایی نمیرسد و تمام راه حلها به رویش بسته شده، باید مدارا کند(اعلام الدين، ص 298).
3- احترام مؤمن
«لاتَقُولَنَّ فی اخیک الْمُؤْمن اذا تَواری عَنْک الَّا ما تُحِبُّ انْ یقُولَ فیک اذا تَوارَیتَ عَنْهُ»؛ در پشت سر برادر ایمانی خود حرفهایی بزن که دوست داری در غیاب تو آن سخنان زده شود(بحارالانوار، ج 75، ص 127).
4- ارزش زیارت
«مَنْ زارَنی بَعْدَ مَوْتی زُرْتُهُ یوْمَ الْقیامَةِ وَ لَوْ لَمْ یکنْ الَّا فی النَّارِ لَاخْرَجْتُهُ»؛ هرکس مرا بعد از شهادتم زیارت کند، او را در قیامت زیارت خواهم کرد و اگر در آتش باشد، او را نجات میدهم(فضل زيارة الحسين عليه السلام، ص 40).
5- قبول هدیه
«مَنْ قَبِلَ عَطاءَک فَقَدْ اعانَک عَلَی الْکرَم»؛ هرکس عطایت را بپذیرد و دعوت تو را قبول نماید، در نیکی و احسان به تو یاری کرده است [قدرش را بدان و از او ممنون باش] (بحارالانوار، ج 68، ص 357).
6- روش ترک گناه
روزی مردی به حضور امام حسین علیهالسلام آمده و گفت: من مردی گنهکارم و نمیتوانم از معصیت خودداری کنم مرا موعظهای کن و شیوه ای یاد بده تا بتوانم در مقابل گناهان و وسوسههای شیطانی مقاومت کنم.
امام به او فرمود: «افْعَلْ خَمْسَةَ اشْیاءٍ وَاذْنِبْ ما شِئْتَ فَاوَّلُ ذلِک: لاتَأْکلْ رِزْقَ اللَّهِ وَاذْنِبْ ما شِئْتَ وَالثَّانی: اخْرُجْ مِنْ وِلایةِ اللَّهِ وَاذْنِبْ ما شِئْتَ وَالثَّالِثُ: اطْلُبْ مَوْضِعَاً لا یراک اللَّهُ وَاذْنِبْ ما شِئْتَ وَالرَّابِعُ: اذا جاءَ مَلَک الْمَوْتِ لَیقْبضَ روُحَک فَادْفَعْهُ عَنْ نَفْسِک وَاذْنِبْ ما شِئْتَ وَالْخامِسُ: اذا ادْخَلَک مالِک فی النّارِ فَلا تَدْخُلْ فی النَّارِ وَاذْنِبْ ما شِئْتَ»؛ پنج دستور را عمل کن بعد از آن هر چقدر دلت میخواهد به سوی گناه برو؛ 1- روزی خدا را نخور و هر قدر میخواهی گناه کن؛ 2- از تحت حکومت خداوند بیرون برو و هر چه دلت میخواهد نافرمانی کن؛ 3- جایی پیدا کن که خدا تو را نبیند و هر چقدر دوست داری گناه کن؛ 4- عزرائیل را موقع جان دادن از خودت دور کن و گناه نما؛ 5- اگر خواستند تو را به آتش جهنم ببرند نرو! آنگاه هر قدری میخواهی معصیت نما(بحارالانوار، ج 75، ص 120).
7- فرق مؤمن و منافق
«ایاک وَ ما تَعْتَذِرُ مِنْهُ فَانَّ الْمُؤْمِنَ لایسی ءُ وَلا یعْتَذِرُ وَالْمُنافِقُ کلَّ یوْمٍ یسی ءُ وَ یعْتَذِرُ»؛ بپرهیز از انجام کارهایی که نیاز به عذرخواهی دارد؛ زیرا مؤمن کار بد انجام نمیدهد و به عذرخواهی هم نیاز پیدا نمیکند. امّا منافق همواره بدی میکند و عذر میخواهد(بحارالانوار، ج 75، ص 120).
8- آثار تجمل گرایی
امام روزی کاخ مجلل و خانه باشکوهی را در مدینه مشاهده کرد و این جمله را فرمود: «رَفَع الطّینَ وَوَضَعَ الدّینَ»؛ صاحب این خانه گِلها را روی هم انباشته و بالا برده و درجه ایمانش را پایین آورده است(مستدرك الوسائل، ج 3، ص 467).
9- خشنودی خاکیان و خشم افلاکیان
هنگامی که یکی از سرمایه داران مدینه خانه بسیار اشرافی درست کرده بود، از آن حضرت دعوت کرد تا آنجا را دیده و برایش دعا کند. امام وارد آنجا شد و فرمود: «اخْرَبْتَ دارَک وَ عَمَرتَ دارَ غَیرِک، غَرَّک مَنْ فی الْارْضِ وَ مَقَتَک مَنْ فی السَّماءِ»؛ خانه آخرت خود را خراب کرده و دنیای دیگران را آباد ساخته ای. خاکیان تو را ستوده و افلاکیان دشمنت خواهند بود(مستدرك الوسائل، ج 3، ص 467).
10- آثار گناه
«مَنْ حاوَلَ امْراً بِمَعْصیةِ اللَّهِ کانَ افْوَتَ لِما یرْجُو وَ اسْرَعَ لِما یحْذَر»؛ هرکس با معصیت به خدا، کاری را انجام دهد، از رسیدن به آرزویش باز مانده و به آنچه که از آن میترسد گرفتار میشود(بحارالانوار، ج 75، ص 120).
11- بدترین ستم
آن حضرت در روز عاشورا به فرزندش امام زین العابدین علیهالسلام سفارش کرد: «بُنَی ایاک وَ ظُلْمَ مَنْ لا یجِدُ عَلَیک ناصِراً الَّا اللَّه جَلَّ وَ عَزَّ»؛ پسرم! مبادا به کسی ستم کنی که به غیر از خدای جلال و عزیز یاوری ندارد(بحارالانوار، ج 75، ص 118).
12- دنیاپرستان دین فروش
«النَّاسُ عَبیدُ الدُّنْیا وَالدینُ لَعْقٌ عَلی الْسِنَتِهِمْ یحُوطُونَهُ ما دَرَّتْ مَعایشَهُمْ فَاذا مُحِّصُوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّیانُونَ»؛ اکثر مردم بندگان دنیا هستند و دین لقلقه زبان آنهاست، تا آنجایی که به زندگی روزمره شان لطمه نخورده به سوی دین میآیند، هرگاه بلا و آزمایش آمد دینداران حقیقی اندک خواهد بود(تحف العقول، ص 245).
13- نیازمندترین بنده
از امام حسین علیهالسلام پرسیده شد: ای پسر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله! حالت چه طور است؟ امام فرمود: «اصْبَحْتُ وَلِی رَبٌّ فَوْقی وَالنَّارُ امامی وَ الْمَوْتُ یطْلُبُنی وَالْحِسابُ مُحْدِقٌ بی وَ انَا مُرْتَهَنٌ بِعَمَلی لا اجِدُ ما احِبُّ وَلا ادْفَعُ ما اکرَهُ وَالْامُورُ بِیدِ غَیری فَانْ شاءَ عَذَّبَنی وَانْ شاءَ عَفا عَنّی فَای فَقیرٍ افْقَرُ یمِنّی»؛ شب را صبح کردم، در حالی که بالای سرم خداوند عالم و مقابلم آتش جهنم را دارم. مرگ در پی من است، حساب من در گرو عمل خود بوده، آنچه را که دوست دارم نمییابم و آنچه را که نمیخواهم نمیتوانم از خودم دور کنم. کارها در دست دیگری است؛ اگر او بخواهد عذابم میکند و اگر بخواهد میبخشد. چه کسی از من نیازمندتر است؟(من لايحضره الفقيه، ج 4، ص 404).
14- حلم و وفا
«انَّ الْحِلْمَ زینَةٌ وَالْوَفاءَ مُرُوَّةٌ»؛ حلم زینت انسان و وفا نشانه جوانمردی است(بحارالانوار، ج 75، ص 122).
15- تکبر و عجله
«الْاسْتِکبارُ صَلِفٌ وَالْعَجَلَةُ سَفَهٌ وَالسَّفَهُ ضَعْفٌ»؛ خودنمایی گزافه گویی، عجله کم عقلی و سفاهت ناتوانی است(كشف الغمه، ج 2، ص 30).
16- همنشینی با اشرار
«الْغُلُوُّ وَرْطَةٌ وَ مُجالَسَةَ اهْلَ الدَّناءَةِ شَرٌّ»؛ تندروی همانند فرو رفتن در باتلاق است و همنشینی با فرومایگان، شر و گرفتاری به همراه دارد(كشف الغمه، ج 2، ص 30).
17- کسب معرفت
«دِراسَةُ الْعِلْمِ لِقاحُ الْمَعْرِفَةِ»؛ کسب علم موجب رسیدن به معرفت و شناخت است(بحارالانوار، ج 75، ص 128).
18- ارزش تجربه
«طُولُ التَّجارُبِ زیادَةٌ فِی الْعَقْلِ»؛ تجربههای طولانی و مکرر، نیروی عقل را افزایش میدهد(بحارالانوار، ج 75، ص 128).
19- شرافت و قناعت
«الشَّرفُ التَّقْوی وَالْقُنُوعُ راحَةُ الْابْدانِ»؛ شرافت در پارسایی است و قناعت راحتی بدن را در پی دارد (بحارالانوار، ج 75، ص 128).
20- شناخت دوست و دشمن
«مَنْ احَبَّک نَهاک وَ مَنْ ابْغَضَک اغْراک»؛ دوست حقیقی تو را نصیحت کرده و از لغزش باز میدارد؛ امّا آن که دوستت ندارد، تو را فریب داده و در انجام گناهان مغرورت میکند(بحارالانوار، ج 75، ص 128).
21- ارتباط با خویشاوندان
«مَنْ سَرَّهُ انْ ینْسَأَ فی اجَلِهِ وَ یزادَ فی رِزْقِهِ فَلْیصِلْ رَحِمَهُ»؛ هرکس از زیاد شدن عمرش و فراوانی رزق و روزی اش شادمان میشود، پس با خویشاوندان خود ارتباط داشته و صله رحم کند(عيون اخبار الرضا عليه السلام، ج 2، ص 44).
22- اهمیت نهی از منکر
«لایحِلُّ لِعَینٍ مُؤْمِنَةٍ تَری اللَّهَ یعْصی فَتَطْرِفَ حَتَّی تُغَیرَهُ»؛ شایسته نیست که انسان با ایمان نافرمانی خدا را مشاهده کند و با بیتفاوتی از آن چشم بپوشد، بلکه او وظیفه دارد در جلوگیری از منکر اقدامی بکند(وسائل الشيعه، ج 16، ص 125).
23- پایداری در راه حق
«یا بُنَی! اصْبِرْ عَلَی الْحَقِّ وَ انْ کانَ مُرّاً»؛ فرزندم! در مسیر حق استوار و ثابت باش گرچه تلخ و سخت باشد(الكافى، ج 2، ص 28).
24- عشق اهل بیت علیهمالسلام
«الْزِمُوا مَوَدَّتَنا أَهْلَ الْبَیتِ فَانَّهُ مَنْ لَقَی اللَّهَ وَ هُوَ یوَدُّنا أَهْلَ الْبَیتِ دَخَلَ الْجَنَّةَ بِشَفاعَتِنا وَالَّذی نَفْسی بِیدِهِ لا ینْتَفِعُ عَبْدٌ بِعِلْمِهِ الَّا بِمَعْرِفَةِ حَقِّنا»؛ دوستی ما اهل بیت علیهمالسلام را بر خود لازم بدانید؛ چرا که هرکس خداوند را با محبت ما اهل بیت علیهمالسلام ملاقات کند، توسط شفاعت ما به بهشت خواهد رفت. قسم به 4 خدایی که جانم در دست قدرت اوست، هیچ بندهای از دانش خود بدون شناخت حق ما اهل بیت علیهمالسلام بهره نخواهد برد(مستدرك الوسائل، ج 1، ص 151).
25- دست تقدیر
وَانْ تَکنِ الدُّنْیا تُعَدُّ نَفیسَةً فَدارُ ثَوابِ اللَّهِ اعْلی وَ انْبَلُ
وَانْ تَکنْ الْابْدانُ لِلْمَوتِ انْشِئَتٍ فَقَتْلُ امْری ءٍ وَاللَّهِ بِالسَّیفِ افْضَلُ
وَانْ تَکنِ الْارْزاقُ قِسْمَاً مُقَدَّراً فَقِلَّةُ حِرْصِ الْمَرْءِ فی الْکسْبِ اجْمَلُ
وَانْ تَکنِ الْامْوالِ لِلتَّرْک جَمْعُها فَما بالُ مَتْرُوک بِهِ الْمَرءُ یبْخَلُ
اگر دنیا و مظاهر آن زیبا و دوست داشتنی به نظر میآید، پس خانه آخرت و بهشت خداوند خیلی بالاتر و زیباتر از آن است.
اگر این بدنها برای مردن و مرگ آفریده شده، به خدا قسم، کشته شدن انسان در راه خدا عالی ترین و برترین نوع مرگ است.
اگر خداوند متعال روزیها را مقدر کرده و سهم هر کسی معین است؛ پس انسان در کسب درآمد هر چقدر کمتر حرص بورزد و به اندازه نیاز بکوشد، زیباتر است.
اگر قرار است انسان روزی، از ثروت و داراییهایی که جمع کرده جدا شود، پس چرا در مورد ثروت ناپایدار بخل ورزیده و آن را در راه خیر مصرف نمیکند(كشف الغمه، ج 2، ص 28).
26- ندای آزادی
«یاشیعَةُ آلِ ابی سُفْیان! انْ لَمْ یکنْ لَکمْ دِینٌ وَ کنْتُمْ لاتَخافُونَ الْمَعادَ فَکونُوا احْراراً فی دُنْیاکمْ هذِهِ وَارْجِعُوا الی احْسابِکمْ انْ کنْتُمْ عَرَباً کما تَزْعَمُونَ»؛ ای پیروان خاندان ابوسفیان! اگر دین ندارید و از روز قیامت نمیترسید، لا اقل در دنیای خود آزاد مرد باشید و به رسم پدران خود بنگرید؛ اگر به حقیقت خود را از قوم متعصب عرب میپندارید(اللهوف، ص 119).
27- مکارم اخلاق
«ایهَا النَّاسُ! نافِسُوا فی الْمَکارِمِ وَسارِعُوا فی الْمَغانِمِ»؛ ای مردم! درکسب صفات زیبای اخلاقی بکوشید و برای به دست آوردن این سرمایههای معنوی شتاب کنید(كشف الغمه، ج 2، ص 30).
28- تلاش و کوشش
«اکسِبُوا الْحَمْدَ بِالنُّجْحِ وَلا تَکتَسِبُوا بِالْمَطلِ ذَمّاً»؛ با تلاش و کوشش و موفقیت، تشویق و ستایش دیگران را به دست آورید و با تنبلی و بی تحرکی، خود را در معرض سرزنش قرار ندهید(كشف الغمه، ج 2، ص 29).
29- برترین عفو کننده
«اعْفَی النَّاسِ مَنْ عَفی عَنْ قُدْرَةٍ»؛ با گذشت ترین مردم آن است که در موضع قدرت عفو کند(كشف الغمه، ج 2، ص 29).
30- بهترین صله رحم
«اوْصَلُ النَّاسِ مَنْ وَصَلَ مَنْ قَطَعَهُ»؛ بهترین نوع صله رحم آن است، از کسی که قطع رحم کرده و با تو رفت و آمد نمیکند، دیدار و صله رحم کنی(كشف الغمه، ج 2، ص 29).
31- بخشندهترین فرد
«انَّ اجْوَدَ النَّاسِ مَنْ اعْطی مَنْ لا یرْجُوهُ»؛ بخشنده ترین مردم کسی است که به آن که امید ندارد و درخواست یاری نکرده، کمک کند و ببخشد(كشف الغمه، ج 2، ص 29).
32- تشکر و قدرانی
«شُکرَک لِنِعْمَةٍ سالِفَةٍ یقْتَضی نِعْمَةً آنِفَةً»؛ شکر و سپاس از نعمتهای گذشته، نعمتهای آینده را در پی دارد(نزهة الناظر، ص 80).
33- برکات خدمت به مردم
«مَنْ ارادَ اللَّهَ تَبارَک وَ تَعالی بِالصَّنیعَةِ الی اخیهِ کافاهُ بِها فی وَقْتِ حاجَتِهِ وَ صَرَفَ عَنْهُ مِنْ بَلاءِ الدُّنْیا ما هُوَ اکثَرُ مِنْهُ وَ مَنْ نَفَّسَ کرْبَةَ مُؤْمِنٍ فَرَّجَ اللَّهُ عَنْهُ کرَبَ الدُّنْیا وَ الْاخِرَةِ وَ مَنْ احْسَنَ احْسَنَ اللَّهُ الَیهِ وَ اللَّهُ یحِبُّ الْمُحْسِنینَ»؛ هرکس برای رضای خدا به برادر دینی اش خدمت کند، خداوند در هنگام نیازش او را عوض خواهد داد و از گرفتاریهای دنیا بیشتر از خدمت وی از او رفع خواهد کرد و هرکس غمی را از دل مؤمنی بزداید، خداوند غصههای دنیا و آخرتش را بر طرف میکند و هرکس نیکی کند، خداوند به او نیکی میکند و خداوند نیکوکاران را دوست میدارد(بحارالانوار، ج 75، ص 121، كشف الغمه، ج 2، ص 29).
34- نشانه منافق
«ما کنَّا نَعْرِفُ الْمُنافِقینَ عَلی عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ صلیاللهعلیهوآله الَّا بِبُغْضِهِمْ عَلیاً وَ وُلْدَهُ»؛ معیار شناخت اهل نفاق در عصر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله، دشمنی آنان با علی علیهالسلام و اولاد آن حضرت بود(عيون اخبارالرضا عليه السلام، ج 2، ص 67).
35- اهمیت حق مردم
امام هنگام حرکت به سوی کربلا فرمود: «نادِ انْ لا یقْتَلَ مَعی رَجُلٌ عَلَیهِ دَینٌ وَنادِ بِها فی الْمَوالی فَانّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلّیاللهعلیهوآله یقُولُ: مَنْ ماتَ وَ عَلَیهِ دَینٌ اخِذَ مِنْ حَسَناتِهِ یوْمَ الْقِیامَةِ»؛ اعلام کنید هرکس بدهی دارد در این مبارزه همراه من نباشد، من از رسول خدا صلّیاللهعلیهوآله شنیدم که فرمود: هرکس بمیرد و در گردن او حقوق مردم باشد، در روز قیامت از اعمال نیک او گرفته میشود. [و به اعمال طلبکار اضافه میکنند]( كلمات الامام الحسين عليهالسلام، ص 417).
36- آداب سخن گفتن
«لا تَتَکلَّمَنَّ فیما لا یعْنیک فَانّی اخافُ عَلَیک الْوِزْرَ وَ لا تَتَکلَّمَنَّ فیما یعْنیک حَتَّی تَری لِلْکلامِ مَوْضِعاً فَرُبَّ مُتَکلِّمٍ قَدْ تَکلَّمَ بِالْحَقِّ فَعیبَ»؛ در مورد سخنان بی فایده صحبت نکن که میترسم برایت گناه نوشته شود و در مورد سخنان مفید نیز اگر زمینه نباشد باز هم لب فرو بند؛ چه بسیار گویندگانی که به حق و بجا سخن گفته و مورد ایراد قرار گرفته اند(بحارالانوار، ج 75، ص 127).
37- کمال عقل
«لا یکمُلُ الْعَقْلُ الَّا بِاتِّباعِ الْحَقِّ»؛ عقل، جز از راهِ پیروی حق کامل نمیشود(بحارالأنوار، ج 75، ص 127).
38- توکل بر خداوند
«مَنْ اتَّکلَ عَلی حُسْنِ اخْتیارِ اللَّهِ تَعالی لَهُ لَمْ یتَمَنَّ انَّهُ فی غَیرِ الْحالِ الّتی اخْتارَها اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ؛ کسی که به خدا توکل کند و انتخاب نیکوی خدا را ترجیح دهد، هرگز آرزوی حالات دیگر غیر خدایی را آرزو نمیکند(اعلام الدين، ص 300).
39- افراد مورد اعتماد
«لا یأمَنْ الَّا مَنْ قَدْ خافَ اللَّهَ تَعالی»؛ اعتماد نکن، مگر به افرادی که از بازخواست خدای تعالی واهمه دارند(جامع الاخبار، ص 97).
40- زشتی غیبت
قالَ علیهالسلام لِرَجُلٍ اغْتابَ عِنْدَهُ رَجُلًا «یا هذا کفَّ عَنِ الْغَیبَةِ فَانَّها ادامُ کلابِ النَّارِ؛ آن حضرت به مردی که از دیگری غیبت میکرد هشدار داده و فرمود: ای مرد! از غیبت کردن بپرهیز که غیبت غذای سگهای جهنم است(تحف العقول، ص 245).
نظرات