به گزارش روابط عمومی و بینالملل، دوفصلنامه علمی تخصصی مطالعات اسلامی زنان و خانواده در شماره ششم خود به به بررسی «الگوهای مطلوب تبلیغ زنانه؛ ناظر به ده موقعیت تبلیغی برجسته» به قلم علی جعفری، حوریه بزرگ و سیدمحمدحسین هاشمیان پرداخته است. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که زنان به دلیل ویژگیهای وجودی خاص خود و با محوریت غلبه عاطفه در مقام مبلغ، پتانسیل ویژهای برای تبلیغ در قالب روشهای مبتنی بر تبادل و دریافت معنا دارند. همچنین در این پژوهش، الگوهای مطلوب تبلیغی متناسب با 10 موقعیت تبلیغی در ارتباط با پنج متغیر «فاصله ارتباط»، «اعتبار ارتباط»، «رویکرد ارتباط»، «شیوه ارتباط» و «محیط ارتباط» بازشناسی و در هر موقعیت، اولویت حضور مبلغان زن و تناسب هر موقعیت با روشهای مبتنی بر رویکرد انتقالی و رویکرد تبادل و دریافت معنا تبیین شده است.
«تجربه زیسته زنان نسبت به باروری» عنوان مقاله دیگری است که زهرا خندان و فریبا سیدان در آن به بررسی نگرش، علل، راهبردها و استراتژیهای مادران نسبت به باروری پرداختهاند. این مقاله به این نتیجه رسیده که نوگرایی از عوامل اصلی موثر بر نگرش زنان نسبت به باروری است. وجود عناصر و مولفههای نوگرایی که شامل سبک زندگی مدرن، مدیریت بدن، نحوه گذران اوقات فراغت و احساس ناامنی است در تجربه زیسته زنان در زمینه باروری مشهود است. در حیطه نگرش، بیشتر زنان، فرزندآوری را یک تصمیم فردی میدانند که باید هر زنی با توجه به شرایطش به آن اقدام کند. در استراتژی زنان نسبت به باروری، حمایتهای اجتماعی جایگاه شایسته توجهی در تشویق آنها به این امر دارد.
«تحلیل حکمتهای تعدد زوجات پیامبر صلیالله علیه و آله و بازخوانی اختصاصات نبی در ازدواج» مقاله دیگری به قلم فرزانه حکیمزاده و حسین حسینیان مقدم است. دستاورد این پژوهش آن است که رسول خدا صلیالله علیه و آله همه دوران جوانی خود را با یک همسر سپری ولی پس از هجرت به مدینه بنا به مصلحتها و ضرورتهای زمان خویش اقدام به تعدد زوجات کرد. همه زنان پیامبر در مدینه به جز یک نفر، زنان بیوهای بودند که برخی از آنها چند فرزند داشتند. اموری مانند سرپرستی یتیمان، لغو قانون ممنوعیت ازدواج با همسر پسرخوانده، فراهمکردن زمینه گرایش قبایل به اسلام و تکریم جایگاه زنان در شمار حکمتهای همسرگزینی رسول خدا صلیالله علیه و آله است.
محمد ساقیان، زینب اختری، مریم صالحی، هدایت صحرایی و زهرا بوربور گروه پژوهشی هستند که مقاله «ابعاد نوروبیولوژیک عفاف و حجاب» را در قالب یک مقاله بررسی کردهاند. در این پژوهش مطرح شده که حجاب و عفاف از دیدگاه نوروبیولوژی دو جنبه دارد: یکی اینکه شخص ورودیهای تحریک جنسی را دریافت نکند و دیگر اینکه از تحریک جنسی دیگران خودداری کند. از دیدگاه نوروبیولوژی حجاب و عفاف به معنای راهبردی برای دوری گزیدن از تحریکپذیری جنسی یا خودداری از اعمالی است که که به طور طبیعی به تحریک جنسی دیگران میانجامد. تفاوتهای طبیعی در ساختار بیولوژیک زن و مرد میتواند یکی از عوامل مهم تفاوتهای موجود در احکام و دستورات فقهی اسلام میان این دو جنس باشد و برخلاف دیدگاه جریانهای فمینیستی، از امتیازات اسلام این است که از تفاوتهای بیولوژیک جنس زن و مرد غفلت نکرده و در صدور برخی از دستورات به آن توجه کرده است.
«راهکارهای پرورش هویت اخلاقی نوجوانان در سبک زندگی خانواده اسلامی» پژوهش دیگری به قلم فاطمه شریفی است که در آن با روش توصیفی تحلیلی به این نکات اشاره شده که در سبک زندگی، هویت اخلاقی چهار بعد فردی، اجتماعی، طبیعت و الهی دارد. همچنین در سبک زندگی اسلامی برای پرورش هویت اخلاقی در نوجوانان از لحاظ بعد فردی میتوان راهکارهایی همچون رشد شناختی و ارزیابی پیوسته اخلاقی خود، توجه به عواطف انسانی مانند حفظ کرامت انسانی و برقراری پیوندهای اجتماعی همدلانه و متعهدانه را به کار برد. همچنین در بعد محیطی با توجه به اهمیت خانواده، چهارده راهکار مانند شیوههای انظباطی والدین، ایجاد فرصت و انگیزه و تعمیق دینداری و غیره ارائه شده است.
«واکاوی سبک زندگی دختران بر اساس نحوه نمایش خود در شبکههای اجتماعی» به قلم نعمتالله کرماللهی و صبورا امینفر مقاله دیگری است که در آن با مطالعه موردی عکسهای پروفایل دختران در شبکههای اجتماعی مولفههای سازنده سطح ظاهری سبک زندگی آنان در این فضای نوظهور توصیف و با روش تحلیل مضمون، این عکسها تحلیل شده است. این تحلیل به دو مضمون کلی «نمود عفیفانه» و «نمود جنسیتی» رسیده که نشان دهنده یک دو قطبی در فضای فرهنگی جامعه است.
گفتنی است، دوفصلنامه مطالعات اسلامی زنان و خانواده به صاحب امتیازی جامعه الزهرا سلاماللهعلیها، مدیرمسئولی سیده سعیده غروی و سردبیری نرجس رودگر منتشر میشود.
نظرات