به گزارش روابط عمومی و بینالملل، نشست علمی – پژوهشی «وسواس، شناخت و درمان آن از منظر فقه و روانشناسی» از سوی معاونت پژوهش و با همکاری انجمن علمی پژوهشی فقه و اصول برگزار شد.
ابتدا سرکار خانم افتخار یوسفی دبیر علمی این نشست به بیان اهداف و ضرورت این موضوع اشاره کرد و در ادامه حجتالاسلاموالمسلمین دکتر حسن انصاری با بیان اینکه نشستهایی با این موضوع، قاعدتا با نگاه های تخصصی و مطابق با واقعیات هستند، به تبیین ماهیت وسواس پرداخت.
وی اظهار داشت: ماهیت وسواس، افکاری است که به فرد مبتلا هجوم آورده و شخص را مضطر به اعمالی می کند که اضطراب وی را پایین آورده و لازمه این امر، تکرار مکرر آن عمل است.
حجتالاسلاموالمسلمین انصاری افزود: گروه های وسواسی از منظر روانشناسی به سه دسته تقسیم می شوند، از جمله دسته اول قائلند که به احتمال زیاد نجاست هنوز مرتفع نشده، دسته دوم قائلند 90 درصد احتمال بقای نجاست موجود است و دسته سوم قائل به یقین نجاست هستند، که در این میان دسته اول به دلیل عدم تشویش و به هم ریختگی زیرساختهای آنان درمان پذیرترند.
وی در ادامه گفت: بارزترین اختلالی که 86 تا 90 درصد افراد مبتلا به وسواس دچار آن هستند، اضطراب است تا جایی که اضطراب را عمود خیمهی وسواس دانسته اند مانند اضطراب امتحان، اضطراب در نظم و غیره.
استاد حوزه و دانشگاه افزود: شاید بتوان گفت سختترین نوع درمان وسواس، اختلال شخصیت وسواسی است، به این دلیل که این طیف از مبتلایان به وسواس از کودکی زمینههای ایجاد آن را در وجود خود ریشهدار کرده و زیرساختهای مشوشی برای آنان شکل میگیرد که این نقص یا از جانب والدین تحمیل میشود و یا خود شخص به این سمت و سوی گرایش پیدا میکند.
حجتالاسلاموالمسلمین انصاری بیان داشت: منشأ این نوع تفکرات و اعمال شخص وسواسی حس کمالگرایی است که شخص برای رسیدن به این کمال مفرط در تمام زمینهها اعم از نظم، نمرات امتحانی، اعمال عبادی و غیره، اعمال خود را مکرر تکرار کرده تا به مطلوب خود برسد.
وی در پایان تصریح کرد: نخستین و مهمترین گام در درمان وسواس این است که احساس گناه را از این افراد، از طریق تقویت اراده آنها برداریم و ابراز محبت به مبتلایان وسواس بهترین شیوه درمان آنهاست.
در ادامه نشست، حجتالاسلاموالمسلمین غلامحسن حیدری از دیدگاه فقهی به حل مشکل وسواس پرداخت و روانشناسی و فقه را در درمان شخص مبتلا به وسواس مکمل یکدیگر دانست.
استاد حوزه افزود: متهم کردن فقه به اینکه دارای ادبیاتی وسواسساز است، صحیح نیست و گاهی در انتقال مطلب بین دو ادبیات مدرسهای که در کتب فقهی موجود است و ادبیات کاربردی که مورد نیاز مراجعهکننده است، خلط شده است.
حجتالاسلاموالمسلمین حیدری یادآور شد: در فقه تسهیلات متعددی جهت عدم ایجاد وسواس و یا درمان شخص وسواسی ارائه شده که به شرح ذیل است:
1- حرمت انجام اقداماتی که منجر به وسواس میشود (شخصی که زمینهی وسواس را دارد از عمل به احتیاطها بپرهیزد).
2- عدم حجیت علم وسواسی (شخص مبتلا را نمیتوان از عمل به قطعش نهی کرد بلکه میتوان مقدمات رسیدن به قطعش را دچار اختلال کرد).
3- وجود ظاهری عبادات مکفی است.
4- عدم وجوب فحص در موضوعات (در تعبیر امام خمینی(ره) در کتاب الطهاره بدین گونه بیان کردهاند که جایی که شخص احتمال دهد که با فحص جزئی به نجاست پی میبرد، چنین فحصی لایجب).
5- عدم وجوب ارشاد جاهل به موضوع (در صورت مشاهده خطا در امور فردی، چه قبل از عمل و چه بعد از عمل، تذکر و اعلان آن فرد واجب نیست بلکه چه بسا مرجوح باشد).
6- احتیاط به طور مطلق حسن است، اما گاهی با ابواب دیگر دچار تزاحم شده و ابواب دیگر مقدم بر احتیاط میشوند.
7- قاعده لاحرج: که این قاعده در سه نوع حرج حجت است،حرج شخصی، حرج نوعی و حرج برای نوع (امری برای نوع مردم حرجی باشد).
8- تقدیم اصل بر ظاهر (تنها ظهور لفظ حجت نیست بلکه ظهور خال شخص نیز حجت است).
در پایان جلسه به پرسشهای شرکتکنندگان پاسخ داده شد.
نظرات