به گزارش روابط عمومی، خانم نجمه صالحی مدرس حوزه و دانشگاه، دبیر انجمن تاریخ معاونت پژوهش جامعهالزهرا سلاماللهعلیها و دبیر اجرایی همایش ملی کتاب سال بانوان به مناسبت سالروز ولادت باسعادت پیامبر اکرم صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم طی یادداشتی با عنوان "الگویی برای تمام انسانها"، نوشت:
در روزگاری که شبهای تاریک جهل و خرافات بر سرزمین عرب سایه افکنده بود، نوری از افق مکه برآمد که تمام جهان را روشن ساخت. او با اخلاق نیکو و رفتار کریمانهاش، الگویی برای تمام انسانها شد. با قلبی سرشار از عشق به انسانیت و دلی مملو از ایمان به خداوند یکتا، پا به عرصه گذاشت تا مردمانی پراکنده و سرگردان را به سوی راه راست هدایت کند. با کلامی شیرین و بیانی دلنشین، پیام توحید را به گوش جانها رساند و دلهای خفته را بیدار نمود.
در میان طوفانهای شرک و بتپرستی، همچون فانوسی درخشان، راهنمایی برای جویندگان حقیقت شد. با حکمت و مهربانی، مردم را به سوی خردورزی دعوت کرد و با تکیه بر آموزههای الهی، جامعهای نوین و پویا بنا نهاد.
این نور هدایت، نه تنها دلهای مردم عرب را روشن ساخت، بلکه شعاع آن تا دوردستهای تاریخ و فرهنگ بشری گسترده شد و الگویی جاودان برای انسانها به ارمغان آورد.
حضرت محمد صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم همچون خورشیدی تابان در آسمان تاریک ظهور کرد. حضرت امیرالمومنین علی علیهالسلام وضعیت مردم آن زمان را پراکنده و سرگردان توصیف میکند که با آمدن رسول خاتم صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم و با پیام توحید و دعوت به ارزشهای انسانی، تحولی شگرف در اندیشه و فرهنگ مردم ایجاد شد.
پیامبر اکرم صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم با حکمت و پند نیکو، مردم را به سوی آموزههای توحیدی اسلام جذب کرد و نظام فرهنگی جدیدی بر پایه توحید بنا نهاد. این نظام فرهنگی، الگویی برای حکومت و فرهنگ اسلامی شد و جامعهای توحیدی و الهی را پایهریزی کرد که در برابر ناامنیهای فرهنگی مقاوم بود.
در طول ۲۳ سال نزول تدریجی قرآن کریم، حضرت محمد صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم باورهای فرهنگی اعراب را متحول ساخت. او با استفاده از روشها و سازوکارهای مناسب، تلاش کرد تا باورها و اعتقادات اسلامی در عمق قلبهای مسلمانان نهادینه شود. در جامعهای که علم و سواد کمی وجود داشت، پیامبر صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم با هدایت جامعه به سوی دانش و معرفت، آموزههای اسلامی را با رویکردی علمی و اندیشهای تبیین کرد. قرآن کریم با پیام دانشاندوزی نازل شد و آیات بسیاری انسان را به خردورزی و دانشافزایی دعوت میکنند. پیامبر صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم نیز مردم را به فراگیری علوم و توسعه فرهنگ تشویق میکرد و در عمل نیز مسلمانان را به آموختن ترغیب مینمود. او نشستن در محفل علمی را بر محفل عبادی ترجیح میداد و در جنگ بدر، فدیه اسرا را آموزش خواندن و نوشتن قرار داد. در مورد علمآموزی در سیره ابن هشام ذکر شده که نبی خاتم صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم هیئتهای تبلیغی به قبایل مختلف اعزام میکرد و جلسات آموزشی در زمان ایشان در مسجد مدینه به گونهای بود که نمایندگان قبیله «ثقيف» از کوشش مسلمانان در فراگرفتن احکام و معارف اسلامی به شگفت میآمدند.
با تشکیل نخستین حکومت اسلامی در مدینه، پیامبر صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم ساختار جدیدی از علمآموزی را طرحریزی کرد و مسجدالنبی به عنوان نخستین مرکز علمی-آموزشی جهان اسلام، نقش مهمی در اشاعه علوم و معارف اسلامی ایفا کرد. گزارشهای زیادی در مورد کارکردهای مسجد در تاریخ ثبت شده است. از زمان پیامبر صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم و تأسیس مسجد قبا و مسجدالنبی، این سنت مسجدسازی در میان مسلمانان باب شد. هر دولت مسلمانی که در هر نقطه جهان تشکیل حکومت میداد، در ساخت مسجد و توجه به کاربریهای آن اهتمام داشت.
در دوره بعثت تا رحلت پیامبر صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم، یکی از مهمترین راهکارهای گسترش اسلام و فرهنگ اسلامی، تقویت باورهای اسلامی و تعمیق اعتقادات ماورایی بود که ضمن ارج نهادن به اخلاق و گرامیداشت آموزش و آشکارسازی حقوق اسلامی، در گسترش و حفظ ساختار عقیدتی، هنجاری و ارزشی جامعه نقش مهمی داشت و سرانجام به کنترل اعمال فردی و اجتماعی مسلمانان میانجامید.
پیامبر صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم با رهنمودهای قرآنی و نبوی و اقدامات خود در گسترش علم و معرفت دینی، توانست در مدت کوتاهی بخش عظیمی از جهان را تحت تأثیر قرار دهد. او با تأکید بر علم و دانش، انسانها را به سوی معرفت الهی هدایت کرد. برخی از مستشرقین اذعان دارند هیچ دینی به اندازه اسلام به معرفت اهمیت نداده است.
پیامبر صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم با روش تدریجی و گام به گام، ابتدا به صورت مخفیانه و سپس آشکارا، به گسترش فرهنگ اسلامی پرداخت. او با تربیت یاران و پیروانی چون عمار، سلمان و صدها نفر دیگر؛ سنگ بنای جامعه توحیدی را نهاد تا در آینده، نظام سیاسی- فرهنگی مدینه را تشکیل دهد. نظامی که پیغمبر صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم در رأس آن جامعه بود و حاکم به احکام و فرمان های خدا.
آن حضرت یاران خود را برای تبلیغ و تعمیق باورهای اسلامی به مناطق مختلف اعزام میکرد، به عنوان نمونه مصعب بن عمیر به مدینه فرستاده شد و حضرت علی علیهالسلام به یمن رفت. همچنین، شهدای بئر معونه که حافظان قرآن و سرآمدان علمی بودند، برای گسترش دین و فرهنگ اسلام اعزام شدند.
پیامبر صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم با تکیه بر اعتقادات و بینشهای فکری، توانست جامعه جاهلی عرب را به سوی فرهنگ و ارزشهای اسلامی هدایت کند. او با تبیین آموزههایی که رابطه انسان با خود، خدا و جهان هستی را تعریف میکرد، فرهنگی متعالی را پایهریزی نمود. یکی از مهمترین راهبردهای گسترش اسلام، تقویت باورهای اسلامی و تعمیق اعتقادات بود که به اخلاق و آموزش اهمیت میداد و ساختار عقیدتی و ارزشی جامعه را حفظ میکرد.
پیامبر صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم از طریق مراکز علمی و فرهنگی به آگاهیبخشی و تعمیق باورها، نقد اندیشههای باطل، انحرافی و مورد تعارض با مبانی اندیشه اسلامی با ارائه ی راهکارهای مورد نیاز پرداخت. آن حضرت با استفاده از نیروهای کارآمد، روند گسترش فرهنگ اسلامی را تسریع بخشید. پایداری بر اصول و اعتقادات فرهنگی نیز از راهبردهای اساسی پیامبر صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم بود که در برابر تلاشهای دشمنان برای انحراف فرهنگ اسلامی، مقاومت میکرد و با آگاهیبخشی به مسلمانان، فرهنگ اسلام را مستحکم میساخت.
نبی خاتم صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم کوشید بر اساس ارزشهای متعالی اسلام امتی نمونه و الگو تربیت کند اما سابقه اسلام آوردن بیشتر مسلمانان یا به سال ششم هجرت و پس از صلح حدیبیه و یا به سال هشتم هجرت یعنی پس از فتح مکه باز میگشت حتی مردم مناطق دورتر حجاز نیز غالباً پس از سال نهم، با فرستادن نمایندگانی به نزد پیامبر اکرم صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم اسلام خود را اعلام داشتند.
بدیهی است که این مدت برای ایجاد تحول فرهنگی در میان یک ملت و سازندگی ایشان بر طبق معیارها و ارزشهای اسلامی بسیار کوتاه است و شاید به همین دلیل بود که پیامبر صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم جهت تداوم تعلیمات خود بر جانشینی فردی که پرورده و تربیت شده مستقیم خویش بود، تاکید داشتند.
رسول خدا صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم تلاش کرد، تفکرات جاهلی را تغییر دهد، در مدینه و در تمام لحظات تا دم مرگ، دائماً این افکار و این معارف بلند را که پایههای نظام اسلامی بود را به این و آن تفهیم نمود و تعلیم داد؛ البته برای تثبیت و تعمیق بیشتر این تلاشها در جامعه اسلامی، به حضور تالی تلو(همانند) بعد از رسول خدا صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم نیاز بود اما نگذاشتند و در سقیفه آن شد که نباید!
نظرات