به گزارش روابط عمومی، نشست تخصصی «جنسیت و اخلاق اسلامی» در چهارمین روز پیش رویداد پژوهشی پژوهشگاه مطالعات اسلامی جامعه الزهرا سلاماللهعلیها برگزار شد.
در این نشست، سرکار خانم زینب کبیری، پژوهشگر و مدرس حوزه و دانشگاه به تبیین رابطه اخلاق و جنسیت، چیستی اخلاق و تفاوت بین جنس و جنسیت پرداخت و اظهار داشت: بر اساس حسن و قبح ذاتی افعال، اصول اخلاقی مطلقاند و چیزی به نام اخلاق زنانه و مردانه وجود ندارد. ممکن است در بعضی مصادیق یا فروعات تفاوتهایی باشد، اما اصل حکم ثابت است؛ یعنی برخی اصول اخلاقی به طور مطلق برای هردو جنس خوب و برخی به طور مطلق بدند؛ مانند کمک بـه انسان نیازمند که برای زن و مرد خوب است.
پژوهشگر و مدرس حوزه و دانشگاه با بیان اینکه اخلاق، فطری است و اصول اخلاقی، مطلق هستند، یادآور شد: هرچند ارزشهای اخلاقی ثابتند، در اولویتبندی ارزشها و تزاحماتشان، وظایف و توانایی انسانها در نظر گرفته میشود و نقشها متناسب با جنسیت شکل میگیرند.
کبیری افزود: برخی از ارزشها و هنجارهایی که در آموزههای دینی آمده است، با نقشهای جنسیتی (زن و مرد) تناسب دارد؛ همانند هنجارهای حاکم بر نقش مادری که متناسب با تحمل و صبر فراوان مادر و ویژگیهای عاطفی او در عشق و محبت به کودک است. احکام اخلاقی به گونه ای طراحی شده اند که با هدف آفرینش بشر که کمال و تعالی روح است، سازگار باشند؛ از این رو، این احکام اخلاقی فضیلتند؛ اما اگر احکامی ما را از این اهداف آفرینش دور کند، به دلیل ناسازگاری با طبع کمالگرای انسان، بدند و به آنها قبیح میگویند.
وی با اشاره به مبحث جنسیت و نسبیتگرایی اخلاقی در اسلام، گفت: احکام اخلاقی جنسیتپذیر نیستند؛ زیرا هر زن و مردی با ویژگیهای خاص خود در راستای علو روح و منزل روحانی خود قدم برمیدارد و در زندگی دنیوی نیز با رعایت این احکام اخلاقی به سوی سلامت روحی خود، خانواده و جامعه حرکت میکند.
پژوهشگر و مدرس حوزه و دانشگاه با اشاره به ملاک تشخیص ارزشها و تعالی اخلاقی زنان و مردان از دیدگاه اسلام به بیانات حضرت آیتالله جوادی آملی اشاره کرد و اظهار داشت: قرآن کریم معیار ارزشمندی سنجش اعمال را تقوا میداند: «انّ اکرمکم عندالله اتقیکم/ حجرات ۱3»؛ معیار تقوا و پرهیزکاری، اکتسابی و ارزشی است و به دنبال آن خداوند متعال میفرمایـد: «انّی لا اضیع عمل عامل منکم من ذکر او انثی/ آل عمران ۱93)؛ اینجا سخن از نفی تأثیر جنسیت و نبود تفاوت در پذیرش ارزشهای اخلاقی است؛ بنابراین تنها معیار برتری نزد خداوند کرامت انسانی و تعالی روحی است.
کبیری همچنین به تساوی در ارزشهای انسانی و اهداف کمالی از دیدگاه اسلام اشاره کرد و افزود: برخلاف آموزههای کتب مقدس که بسیاری از امتیازات را خاص مردان میداند، (نظیر آنکه اجازه تعلیم به زنان نداده و تکلم زنان در کلیسا را ممنوع اعلام کرده)، با توجه به آیه 35 سوره احزاب، قرآن کریم زنان و مردان را در کسب امتیازات و کمالات انسانی یکسان میداند.
وی در ادامه با بیان اینکه آزادی در اسلام به معنای رهایی غرایز و بی قید و بندی اخلاقی نیست، تصریح کرد: آزادی در اسلام به معنای آزادی معنوی، رهایی انسان از غرایز و شهوات نفسانی همانند حرص، طمع، غضب، جاه طلبی و غیره است. این آزادی، جدای از آزادی اجتماعی (به معنای رهایی از اجبار دیگران) است و به معنای رهایی انسان از حیوانیت خویش است. آزادی که فطرت و عقل انسانی، او را به آن سمت دعوت میکند تا از بردگی نفس رهایی یابد.
پژوهشگر و مدرس حوزه و دانشگاه ادامه داد: از منظر اخلاق اسلامی، آزادی جنسی به دلیل آنکه انسان را از تکامل معنوی باز میدارد و راه فسق و فجور را باز میکند، پسندیده نیست. غریزه جنسی باید در حدود خانواده کنترل شده و مایه رشد خانواده باشد نه آنکه با آسیب زدن به نهاد خانواده و فروپاشی آن، جامعه را نیز به انحطاط بکشاند.
کبیری اضافه کرد: مقررات اخلاقی اسلام نظیر عفت، حیا و تقوا برای رسیدن به حیات طیبه و حقیقی انسانی است که استعدادهای عالی بشری در آن شکوفا میشود.
وی بیان داشت: در واقع اسلام برقراری رابطه جنسی در قالب ازدواج و تشکیل خانواده را مایه پاکی و تکامل افراد میداند، زیرا این امر باعث هدایت و کنترل غریزه جنسی شده و جامعه را از آلودگی به فساد، هوا و هوسهای مکرر، بدون برنامه، قانون و هدف سودمند باز میدارد.
پژوهشگر و مدرس حوزه و دانشگاه با اشاره به نقد دیدگاه حقوق باروری و جنسیت از منظر اخلاق اسلامی، عنوان کرد: نوع جهانبینی فرد (الهی یا مادی)، عامل اصلی شکلدهندگی باورها و انتخابهای او در طول زندگی است و به آن معنا میبخشد. به همین دلیل مومنین آزادیهای فردی خود را برای رسیدن به آزادیهای مهمتر و کمالات معنوی محدود کرده و به حقوق سایرینی که از جانب خداوند دستور به رعایت آنها داده شده است نظیر حق حیات جنین احترام میگذارند.
کبیری تصریح کرد: اسلام بندگی خدا را برای انسان، موجب کمال او میداند و در واقع آزادی او را از قید بندگی دیگران مرهون بندگی خداوند میداند. اگر فردی از مسیر بندگی الهی منحرف شود و دستورات خداوند را که بر اساس حکمت و مصلحت تنظیم شده، نادیده گرفته و به حقوق دیگران که خداوند آنها را محترم شمرده است (نظیر حق حیات جنین)، بیتوجه باشد و بیمسئولیتی و رسیدن به رفاه مادی حداکثری را هدف زندگی بداند، در واقع آزادی واقعی و زندگی حقیقی خود را نابود کرده است.
وی اظهار کرد: در دیدگاه اخلاق اسلامی، انسان موظف است در هر عمل و انتخابی رضایت پروردگار و رسیدن به هدف والای زندگی یعنی قرب الی الله را در نظر بگیرد و ارزشهای والای زندگی انسانی را بر لذات زودگذر و زندگی پوچ و مادی ترجیح دهد؛ لذا سزاوار است که انسان، به اندازه توان خود حق معرفت را در خصوص معبود خود به جای آورد و قدردان و حقشناس نعمتهای او باشد و مسئولیتهای مورد انتظار پروردگارش را قبول نماید و به نحو احسن اجرا کند.
پژوهشگر و مدرس حوزه و دانشگاه در پایان بیان داشت: اگر انسان خود را همواره در برابر خداوند مسئول بداند، به حقوق دیگران توجه بیشتری خواهد کرد، زیرا از دیدگاه اسلام منشأ مسئولیت در برابر جامعه و سایرین، مسئولیت داشتن انسان در برابر خداوند و دستورات اوست.
نظرات