خاطرات سردار احمدیان در ویژه‌برنامه گرامیداشت هفته دفاع مقدس:

شهدای ما جغرافیای انسانی و ارزشی را برای ما ترسیم کردند

سردار احمدیان

سردار احمدیان با بیان اینکه آنچه که ما را دلتنگ واژه جنگ می کند، اصل جنگ نیست بلکه عاشورایی است که در این جنگ اتفاق افتاده، گفت: نگاه شهدای ما به جنگ، نگاه به این مرز و بوم نبود، بلکه شهدای ما جغرافیای انسانی و ارزشی را برای ما ترسیم کردند.

به گزارش روابط عمومی و بین‌الملل، سردار محمد احمدیان فرمانده هشت سال دفاع مقدس و روایتگر خاطرات شهدا روز یکشنبه در ویژه برنامه گرامیداشت هفته دفاع مقدس که هم زمان با نخستین جلسه درس اخلاق طلاب جامعه‌الزهرا علیهاالسلام در سال تحصیلی 98-97 که از سوی اداره امور فرهنگی در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار شد، ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهدای گرانقدر هشت سال دفاع مقدس و پاسداشت حماسه‌آفرینی‌های رزمندگان و ایثارگران، به بیان خاطرات دوران هشت سال دفاع مقدس پرداخت.

دوران جنگ تحمیلی برای ما مقدس است

این روایتگر خاطرات شهدا که از 12 سالگی در جبهه حضور داشته است، با اشاره به یکی از خاطرات خود، گفت: زمان حکومت صدام، ما را به عراق دعوت کردند و ما به الاماره رفتیم؛ کار من اطلاع عملیات بود که برای کار خودمان، اطلاعاتی را جمع آوری می کردیم، یک روز ژنرال عراقی گفت خیلی از من سؤال پرسیدی، اجازه هست که من هم یک سؤال بپرسم، چیزی که ذهن مرا خیلی مشغول کرده این است که چه اتفاقی افتاده که هر کجا شکست خوردید، آنجا یک امامزاده ساختید؟

سردار احمدیان افزود: من تا کنون به این موضوع فکر نکرده بودم، چون ادبیات جنگ از جمله خون، جنگ، حمله، کشته و غیره، منفورترین ادبیات است، اما این جنگ برای ما مقدس است؛ من این گونه جواب دادم که مگر امام حسین علیه‌السلام را نکشتند و اهل بیت آن حضرت را به اسارت نبردند، امام حسین علیه‌السلام روز عاشورا در قتلگاه به شهادت رسید، اما امروز گلدسته هایی در قتلگاه حضرت علم شده که آن را به مکان مقدسی تبدیل کرده است.

وی تصریح کرد: حضرت امام خمینی(ره) فرمودند: «جنگ ما در مسیر عاشورا است و خون شهدای ما در مسیر خون شهدای عاشورا است»، امام راحل(ره) هر چه گفتند عین حقیقت است.

شهدای ما جغرافیای انسانی و ارزشی را برای ما ترسیم کردند

فرمانده هشت سال دفاع مقدس بیان داشت: من امروز از کسانی می خواهم بگویم که برای دین خدا کم نگذاشتند و وجود خود را خرج این مسیر کردند و نگاه آنان، نگاه به این مرز و بوم و تنها به خرمشهر و خوزستان و غیره نبود، بلکه شهدای ما جغرافیای انسانی و ارزشی را برای ما ترسیم کردند.

سردار احمدیان به وصیت نامه شهید حاج علی محمدی پور یکی از شهدای دفاع مقدس اشاره کرد که این شهید بزرگوار در وصیت نامه خود، جغرافیای انسانی و ارزشی ما را ترسیم کرده است؛ این شهید ابتدا با خدا درد و دل کرده و در آخر می فرماید: و ای دشمن می دانم که دیر یا زود و در جنوب و یا غرب کشور خون مرا خواهی ریخت، اما بدان من برای نجات تو آمده ام و اگر خدا اجازه دهد، اولین کسی که شفاعت می کنم، تویی».

این روایتگر خاطرات شهدا تصریح کرد: این شهید بزرگوار این گونه با دشمن خود سخن می گوید، یعنی هر کجا که جان انسانی در خطر است، آنجا مرز جغرافیایی رزمندگان اسلام است.

خاطره ای از شهید محمد فاضل

وی در ادامه به خاطره ای دیگر از شهدای دفاع مقدس اشاره کرد؛ شهید محمد فاضل که دانشجوی جوان سبزواری است؛ در ماجرای عملیات هویزه، دشمن هجوم می آورد و با تانک، یک کودک را به همراه خانواده اش به زیر می گیرد؛ شهید محمد فاضل همراه با چند تن از رزمندگان در هویزه محاصره می شوند، محمدفاضل یکی از تانک ها را هدف قرار می گیرد و می زند، همه خوشحال هستند، اما می بینند که محمد خیره به تانک نگاه می کند، بعد از رزمندگان می خواهد که به کمک خدمه تانک بروند و او را نجات دهند، وقتی علت را می پرسند، می گوید که آن موقع برای دفاع زدم، اما الان سوختن یک انسان در تانک، مرا آزار می دهد؛ این جغرافیای انسانی ما است.

فرمانده هشت سال دفاع مقدس تأکید کرد: آنچه که این دوران دفاع هشت ساله را برای ما مقدس کرد، جنگ نبود، در این معرکه، رزمندگان و شهدای ما اینگونه جنگیدند که امروز برای ما ماندگار شد.

خاطره ای از شهید حسن فاتحی در دوران دفاع مقدس

سردار احمدیان به یکی دیگر از شهدای هشت سال دفاع مقدس اشاره کرد و گفت: شهید حسن فاتحی متولد نجف و عراقی است، معروف به حسن سرطلا و بسیار زیبا بود و به عنوان غواص عملیات کربلای 4 حضور داشت؛ شب عملیات کربلای 4، دشمن آماده بود، به طوریکه از کل گردان که بیش از 400 نفر بودیم، کمتر از 30 نفر برگشتیم؛ شهید حسن فتحی شب عملیات به فرمانده گفت که می دانم دشمن مرا در این آب می زند، اما یک خواهشی دارم، هر کجا تیر خوردم خون بدن مرا بردار و به موهای سرم بگذار، چون من با این موهای طلایی خیلی قیافه گرفتم، دلم می خواهد کفاره گناهانم باشد.

وی عنوان کرد: شهید حسن فتحی می داند که این اروند خروشان، قتلگاه او است، می داند در این مسیر به شهادت می رسد، اما پس نکشید، آیا عاشق تر از این جوان می شناسید؟؛ فرمانده می گوید که وسط آب دیدم که حسن تیر خورده، یاد حرف های این شهید افتادم برگشتم و آب رودخانه را که با خون شهید آغشته شده بود، به سرش ریختم.

دلیل تقدس دفاع مقدس ما، سبک زندگی شهدا و خاطراتی است که از خود به جای گذاشتند

فرمانده هشت سال دفاع مقدس اظهار داشت: دلیل تقدس دفاع مقدس ما، سبک زندگی شهدا و خاطراتی است که از خود به جای گذاشتند، سبک زندگی یعنی این که در بدترین شرایط، به یاد خدا هستند، شهدای ما به خدا رسیدند و ماندگار شدند و دفاع مقدس ما هم ماندگار شد.

وی همچنین به خاطره ای درباره شهید عباسعلی قادری اشاره کرد که یکی دیگر از شهدای بزرگوار این دوران بود؛ جوان 19 ساله که بسیار شوخ طبع هم بود؛ در یکی از جنگ ها، زخمی ها را وارد قایق می کردند تا از منطقه خارج کنند، داخل کانال به یکی اصرار می کردند سوار قایق شود اما او امتناع می کرد، رفتم دیدم عباسعلی بود که ترکش به چشم او خورده بود و دست او هم آسیب دیده بود، اما جمله ای گفت که دل ما را سوزاند، این شهید عزیز گفت: یک چشم و یک دست دیگه هم دارم می تونم بمانم؛ این حرف شهید ما را به یاد حضرت اباالفضل انداخت که «والله ان قطعتموا یمینی»؛ ما استخوان های این شهید را سال ها بعد در سال 92 برگرداندیم.

توصیه سردار احمدیان به خواندن کتاب «راز درخت کاج» / آنچه که ما را دلتنگ واژه جنگ می کند، اصل جنگ نیست

سردار احمدیان در ادامه با بیان اینکه بانوان هم می توانند به این درجه از شهدا برسند، یادآور شد: توصیه می کنم که بانوان کتاب «راز درخت کاج» را درباره دختر 14 ساله شهید زینب کمایی است، بخوانند؛ زیرا این نوع نگاه شهدا، نیاز امروز جامعه ما است.

این روایتگر خاطره شهدا تأکید کرد: آنچه که ما را دلتنگ واژه جنگ می کند، اصل جنگ نیست بلکه عاشورایی است که در این جنگ اتفاق افتاده است.

خاطره ای از شهید قدرت الله حسین زاده

وی همچنین به خاطره ای از شهید قدرت الله حسین زاده اشاره کرد و گفت: من با این شهید زندگی می کنم، به گونه ای که زندگی ما را دگرگون کرده است؛ زمانی که قدرت الله به گردان ما آمد، همیشه تسبیح به دست داشت و خیلی ذکر می گفت، اینا به ما ثابت کردند که می شود عابد، عارف و عاشق شد، می شود به خدا رسید.

سردار احمدیان افزود: قدرت الله 17 سال سن داشت؛ شب عملیات کربلای 5 در شلمچه بودیم، گفتم قدرت الله شب عملیات با این تسبیح چه می گویی؛ این شهید عجیب فاطمی بودند، گفت: خیلی وقته می گویم: «السلام علیک یا أباعبدالله»؛  دلم می خواهد آنقدر بگویم که تا حضرت، زمان رفتن جواب سلامم را بدهد و بعد از این دنیا بروم.

وی ادامه داد: شهید قدرت الله حسین زاده، ترکش خورد، به طرفش رفتم، از رزمندگان می خواستم که به کمکش بیایند، نگاهش به آسمان ها بود، منتظر کسی بود که باورش داشت، نه ناله می کرد و نه چیزی می گفت؛ لحظه آخر، لبخند به لب آورد و تنها یک جمله گفت: «السلام علیک یا أباعبدالله» و پس از آن به شهادت رسید.

چشمی که به هزار گناه آلوده شده، نمی تواند حضرت را ببیند

فرمانده هشت سال دفاع مقدس با بیان اینکه چشمی که به هزار گناه آلوده شده، نمی تواند حضرت را ببیند، به یکی دیگر از شهدای دفاع مقدس اشاره کرد و گفت: محمود گریه می کرد، ما ابتدا تصور کردیم که ترسیده، اما وقتی ازش پرسیدیم، گفت که من امشب در شلمچه حضرت زهرا علیهاالسلام را می بینم، به من گفت امشب بالای سرم بیا گرا تیر به سرم خورده بود، بدان که راست می گویم و همانطور هم شد.

وی همچنین به یکی دیگر از شهدا اشاره کرد و افزود: 16 ساله بود، گفت ساعت 4 صبح بیدارم کنید، باید دارو بخوانم گفتیم آقا مهدی بیدار شو، پشت سرش رفتم، پشت کانال صورت بر خاک نهاده بود و گریه می کرد، فردا به او گفتیم خوش سیرت به ما دروغ گفتی؛ گفت به خدا دروغ نگفتم من مریضم من کورم من 16 سال سن دارم اما هنوز امام زمان خود را ندیدم؛ کدام یک از ما برای امام زمان عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف بی تابی کردیم؟.

سردار احمدیان بیان داشت: می شود دید، می توان عاشق شد، هنوز هم می توان شهید شد، دل را باید صاف کرد.

توصیه مادر شهید مغنیه به مردم ایران: رهبر انقلاب عمود خیمه اسلام است

وی در ادامه به سفری که به لبنان رفته بود اشاره کرد و گفت: در لبنان، مادر شهید مغنیه را دیدم، به من گفت: «به مردم ایران بگویید سیدعلی سیدعلی سیدعلی»؛ گفتم حضرت آقا رهبر مردم ایران است، ایشان گفت: این آقا عمود خیمه اسلام است مواظب این عمود باشید.

فرمانده هشت سال دفاع مقدس در پایان اظهار امیدواری کرد که این بیرق علوی و فاطمی را به حضرت حجت عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف برسانیم.

مطالب مرتبط :

اشتراک گذاری:

نظرات

نظری هنوز ارسال نشده است

ارسال نظر

ارتباط با جامعة الزهرا(س)

  • نشانی: قم، سالاریه، بلوار بوعلی
  • مرکز تلفن: ۳۲۱۱۲۰۰۰
  • دورنگار: ۳۲۹۲۵۱۱۰
  • صندوق پستی: ۳۷۱۸۵۳۴۹۳
  • کد پستی: ۳۷۱۶۹۱۶۶۵۱