مقدمه:
از همان زمان كه تاريخ حيات بشر رقم خورد، زنان پابهپا و همدوش مردان در تمام عرصههاي زندگي حضور داشتند. زناني كه استمرار حيات بشريت به دست آنان رقم ميخورد و مفتخر به تربيت مردان بزرگ تاريخ بودهاند؛ همواره سهم بسزايي در تأثيرگذاري بر تمامي شؤون اجتماعي و سياسي داشتهاند.
تبليغ و نشر دين يكي از زمينههايي است كه زنان باايمان همواره مردان را در اين راه ياري نموده و مشاركت فعالي داشتهاند. گرچه اين نقش در مقاطعي از تاريخ به ظاهر كمرنگ جلوه نموده است، اما انبياء الهي به مدد وحي همواره تلاش نمودند تا ديد منفي را كه در كالبد جامعه به شدت ريشه دوانيده اصلاح نمايند.
اديان الهي بر نقش زنان در صحنهي خانوادگي و اجتماعي تأكيد كرده و او را مكمل مردان در نقشآفريني جهت سير تمدن بشري ميشناسند. مكتب اسلام در پرتو راهنماييهاي قرآن و سنت نبوي و عترت رسول مكرم اسلام به زن آنچه را كه شايستهي او بود اعطا نمود؛ و شرايط را به گونهاي فراهم آورد كه زن بتواند با حفظ شؤون اسلامي و انساني و با توجه به استعدادهاي به وديعت گرفتهشده، در تمام ميدانها كه نياز به حضور اوست نقش ايفا كند.
زنان صدر اسلام در شرايطي كه درپرتو تعاليم ارزشمند اسلام نصيبشان شد، در پيشبرد قافلهي تمدن و بقاء فرهنگ اسلامي كمتر از مردان نبودهاند و كافي است تأثير سه بانوي بزرگ اسلام، حضرت خديجه علیها السلام حضرت فاطمه علیها السلام و حضرت زينب علیها السلام شاهد صدق و صحت اين ادعا باشد. لذا ميبينيم پس از نزول قرآن، از صدر اسلام تاكنون زنان با الهام از اين كتاب آسماني، همپاي مردان در نشر و گسترش دين تلاشهاي گستردهاي داشتهاند كه يكي از راههاي آن ايجاد نهضتهاي علمي است.
آري پيامبر اسلام و ديگر پيشوايان دين، نقش مهمي در آوردن زنان به عرصههاي علمي ايفا نمودند؛ چراكه در پديدهي هستي اساساً تقسيم ارزشها نه براساس جنسيت بلكه براساس جايگاه انساني است؛ و استعداد، عقلانيت و احساس مسؤوليت خصوصيتي انساني است و نه جنسي؛ و براي رشد و توسعهي اجتماعي ميبايست تمام نيروهاي انساني به كار گرفته شود تا بهرهمندي كافي نايل گردد.
جنبش مردان هرگز بدون حضور گستردهي زنان پيشرفتي نداشته است. زنان بسياري در تاريخ اسلام در ايجاد نهضتهاي علمي درخشيدند و افزون بر فراگيري دانش بر مسند تعليم نشسته و در فرادهي علوم ديني كوشيدند و بدينسان در ترويج اسلام نقش بسيار مهمي ايفا نمودند.
حضرت زهرا علیها السلام كه خود الگوي يك انسان كامل است، در بعد اجتماعي و فرهنگي نقش سازندهاي ايفا نموده و افراد جامعه در صدر اسلام و عصر كنوني درسهاي زيادي از اين بزرگوار آموختهاند. زمانيكه آن حضرت احساس ميكند كه اسلام و امام زمانش به حركت سياسي او نيازمند است، به بهترين وجه براي روشن شدن حق ولايت و امامت به دفاع برميخيزد و طي خطبهاي بس جامع و گويا در مورد امور سيادت و سياست و ديانت و مسايل غامض شريعت و خلافت كه نهايت فصاحت و بلاغت در آن مشهود است به دفاع از حقي كه غصب شده بود برخاست.
و يا حضرت زينب كبري علیها السلام كه در نهضت عاشورا در تمامي مراحل در كنار برادرش ايستاد و بعد از شهادتش، پرچم استمرار نهضت عاشورا را برافراشت و چه خوب از عهدهي آن رسالت برآمد. سپس خطبهي تاريخي و افشاگرانهاي كه در جهت افشاي ماهيت يزيد و بيان مظلوميت و حقانيت حسين علیه السلام ايراد فرمود؛ و همهي اينها نشان از علم سرشار اين بانوي بزرگوار دارد.
آري از سميه تا بنتالهدي و از صدر اسلام تا حضور زنان در انقلاب اسلامي ايران همه و همه حاكي از نقش زنان در آفرينش حوادث دليرانه و نهضتهاي علمي و انقلابي در جهت نشر و ترويج دين اسلام است.
نقش زنان در تبليغ دين:
با توجه به شيوههاي متفاوت و متنوع تبليغ درمييابيم كه زن بهعنوان مادر و همسر به شكل طبيعي از تمامي شيوههاي تبليغ مدد جسته و تمامي اين شيوهها بهعنوان ابزاري قدرتمند در دست زنان است. چراكه سعادت و ترقي هر ملتي به محيط و طرز تربيت خانواده است و عامل مؤثر در تربيت اعضاء خانواده زن است، زن براي جامعهي انساني در حكم منبع عاطفي و معنوي بس پرارجي است كه اگر جامعه در جهت رشد و اعتلاي خود از اين سرچشمهي عواطف و معنويات استفادهي شايستهاي به عمل نياورد، به جهت فقر عاطفي و معنوي، به تدريج از محتواي انساني خويش تهي شده و از ارزشهاي انساني فاصله خواهد گرفت. زن به علت دارا بودن استعداد فطري عاطفي و شدت و قوت ديگرخواهي به محور وارستگي روحي نزديكتر و از قيد اميال حيواني و تمايلات غريزي آزادتر و به همان علت به محور معنويت نزديكتر است. بنابراين با توجه به نوع آفرينش زنان ميتوان به جايگاه آنان در نظام هستي و نقش و تأثير بسزاي آنان وقوف يافت و در نتيجه دريافت كه نقش زن در رابطه با اصلاحات و انحرافات جامعه و پيروزي و شكست انقلابهاي جهان و جريانات سياسي و اجتماعي و اخلاقي ارتباط مستقيم داشته است. و همانگونه كه امام خميني(ره) ميفرمايند: «صلاح و فساد جامعه از صلاح و فساد زنان در آن جامعه سرچشمه ميگيرد».
بنابراين در پاسخ كسانيكه معتقدند: سهم قدرت و تأثيرگذاري زنان در شؤون اجتماعي و سياسي و در نتيجه مشاركت آنان در عرصههاي مختلف اجتماعي كم است، زيرا سهم بالاي آنان در پذيرش مديريت خانه و خانواده مانعي جدي براي پرداختن آنان به خود و ساير مسايل اجتماعي است؛ بايد گفت زنان بهعنوان مربي و مدير و مدبر در خانواده مؤثرترين عضو جامعه محسوب ميشوند و درواقع زنان بر جامعه حاكمند؛ حتي اگر زنها به كنج خانهها رانده شوند و هيچگونه امكان حضور در صحنههاي اجتماعي را نداشته باشند باز هم مؤثرترين عنصر خانواده به شمار ميروند كه به نوبهي خود تأثير مستقيم بر جامعه خواهد داشت، پس چه بهتر كه اين سرمايهي ذيقيمت به خوبي حفظ شود و در جهت رشد و تعالي آنان، همهي افراد جامعه احساس مسؤوليت نمايند. و امكان حضور گستردهتر زنان در همهي عرصههاي اجتماع فراهم شود. يكي از محققين اسلامي ميگويد:" دين از آن جهت كه بشر را با ديد جمعي مينگرد، براي انسان يك هويت جمعي معتقد است و يك سلسله وظايفي را بهعنوان مسايل اجتماعي مطرح ميكند. مسلمانان را به انجام آن وظايف فرا ميخواند و تنها كسيكه اهل قيام و اقدام باشد، مسألهي هويت اجتماعي بشر را به خوبي درك ميكند." سپس ميگويد:" وقتي به آمار و ارقام پيشگامان دين مراجعه ميكنيد همانگونه كه اميرالمؤمنين علیه السلام در صف مقدم حضور دارند، زناني چون خديجه(سلام الله علیها)، و سميه آلياسر در صف مقدم، حضور دارند. حضور در صحنهي سياست و اجتماع چنين زناني تنها در اثر بلوغ فكري و فرهنگي آنان است كه حقانيت دين را تشخيص دادهاند. زناني چون سوده دختر عمار بن الاسك همداني كه از هوش اجتماعي برخوردار بودند و هم شركت در صحنهي سياست را وظيفهي خود ميدانستند، اباذرگونه هم در صحنهي جنگ كاملاً حضور داشتند و هم براي تشجيع نيروهاي اعزامي و رزمي از آيات قرآن و احاديث رسول خدا(ص) استمداد مينمودند و دعوت و رهبري اينها بر محور قرآن كريم بود. مبارزات قولي و عملي زنان از صدر اسلام در حالت سرّاء و ضرّاء به ياد مانده است .1
آنچه كه در امر تبليغ بسيار مهم است، صبر و ثابتقدمي در طول مسير است، تاريخ نشان داده برخي انسانها گاهي متزلزل شده و به زودي دست از عقيده و تلاش خود برميدارند. اما اين مسأله در مورد زنان اهميت و نقش بيشتري دارد كه باز هم به خاطر تأثيرگذاري خاص آنان بر جامعه است. زنان بسياري در قرآن بهعنوان ياريدهندگان انقلاب انبياء از آنها ياد شده است اما در مقابل برخي از آنها نيز تأثير منفي داشتهاند.
همسر لوط و همسر نوح در ابتدا در فعاليتهاي سياسي و اجتماعي خود براي حضرت لوط و حضرت نوح و دين تبليغ ميكردند ولي بعدها تغيير عقيده داده و با آنها مخالفت نموده و عليه آنها تبليغ ميكردند كه اين نقش منفي زنان پيامبران عليه دين به مراتب از آثار سويي كه دشمنان دين داشتهاند، بيشتر است. در جاي ديگر قرآن از نقش مثبت زناني ياد ميكند كه در آغاز و پيشبرد نهضتهاي ديني سهم داشتند و همين نقش مثبت زنان بود كه مردان را همچنان مصمم و مقاوم در صحنه نگاه داشت و سبب پيروزي سريع انقلاب شد. كه از جملهي اين زنان ميتوان از مادر موسي علیه السلام، خواهر موسي علیه السلام، آسيه همسر فرعون، صفورا دختر شعيب علیه السلام، همسر عمران علیه السلام و مريم دختر عمران علیه السلام، مادر حضرت عيسي علیه السلام نام برد.
نمونههايي از زنان فعال در عرصهي تبليغ دين در طول تاريخ: با مروري گذرا بر شيوهها و ابزارهاي تبليغ ديديم كه در طول تاريخ، زنان بهترين افرادي بودهاند كه فرصتهاي طلايي براي بهرهگيري از اين متدها را داشتهاند.
زنان عالمه و فاضلهاي كه كتابهاي فراواني در راه نشر و تبليغ دين نگاشتهاند؛ برخي از آنان با خطابهها و سخنرانيها، برخي با شعر و بسياري نيز با استمداد از هنر نشأت گرفته از فطرت پاكشان؛ برخي با تعليم و تدريس و برخي ديگر با تحريك عواطف انساني توانستند در جهت انتقال فكر و عقيده و اخلاق و ارزشهاي ديني گام مؤثري بردارند.
با كنكاشي دقيق و مراجعه به منابع تاريخي ميتوان نقش حقيقي زنان را در اين عرصه نماياند. كه ذيلاً به برخي از آنها اشاره ميشود:
نقش زنان در تبليغ دين با شيوهي تعليم و تدريس و نقل حديث: شواهد زيادي وجود دارد كه فاطمه علیها السلام براي زنان جلسه تدريس عمومي داشتهاند، همچنين زنان به صورت فردي نزد او آمده و مسايل ديني خود را ميپرسيدند
همچنين زنان در سدهي نخست در فراگيري حديث و نقل آن براي ديگران توانا و دقيق بودند. نام و شرححال بيش از 1500 تن از زنان محدث سدهي نخست در تاريخ ثبت شده است. امسلمه همسر پيامبرصلی الله علیه واله از زنان كثيرالروايه بود كه 378 حديث بيواسطه يا باواسطه همسر سابقش ابوسلمه و فاطمه علیها السلام از رسول خدا نقل كرده است.
عايشه ضمن اينكه از پيامبرصلی الله علیه واله روايات بسياري نقل كرده است به علوم ديگر نيز آشنا بود. وي از رسول خدا صلی الله علیه واله علوم دين را فراگرفت و به آموزش اين علوم همت گمارد. همسران ديگر رسول خدا(ص) و صحابي و تابعين كه در اين مختصر مجال ذكر نام آنان نيست، از رسول خدا صلی الله علیه واله و صحابه و تابعين رواياتي ياد گرفته و خود نيز اين روايت را به ديگران تعليم دادند. در سدههاي بعد نيز زنان بزرگي چون دختر شريف مرتضي، كه كتاب نهجالبلاغه را از عمويش شريف رضي روايت كرده است. بسياري از علماء نهجالبلاغه را از او روايت كردهاند، دراين عرصه درخشيدند.
نفيسه دختر حسن بن الحسن بن علي علیه السلام از زنان عالم و عابدي بود كه قرآن و تفسيرش را حفظ بود و امام شافعي و بشر بن الحارث نزد او حاضر ميشدند و حديث فراميگرفتند. ام محمد طوسي دختر شيخ طوسي نيز از عالمان عصر خويش بود كه به روايت حديث مشهور بود. زنان مسلمان در رعايت امانت در نقل روايت، ممتاز بودند و از مواضع اتهام در نقل حديث به دور ماندند. ابن عساكر كه از موثقترين راويان حديث است، از حدود 80 زن حديث فراگرفت و اين مطلب از يكسو نشان از نقش زنان در پيشبرد علوم ديني دارد و از سوي ديگر دقت و امانت آنان را در نقل روايت نشان ميدهد.
نقش زنان در تبليغ و نشر معارف قرآن:
ام ورقه دختر عبدالله بن الحارث الانصاريه، از زنان فاضل عصر خويش بود. رسول خدا صلی الله علیه واله او را شهيده ناميد. او قرآن را جمع كرد و قاري آن بود. بيشك قاري و جامع قرآن از معارف آن بيگانه نيست و اطلاعات جامعي از قرآن دارد.
نقش زنان در حوزهي فقه:
در طول تاريخ زنان انديشمند و فرزانهاي بودند كه چون مردان و بلكه بهتر از آنان احكام را استنباط ميكردند. از امام صادق علیه السلام نقل شده كه فرمود: «چه بسيار زناني كه فقيهتر از مردانند.» نمونهي روشن اين موضوع حضرت فاطمه(س) دختر گرامي پيامبر اسلام(ص) است. امايمن نمونهي ديگري است كه در مكتب زهرا صلی الله علیه واله دانش آموخته است. برخي از عالمان اهل سنت، زنان پيامبر صلی الله علیه واله را بهخصوص امسلمه و ميمونه را در زمرهي فقيهان آوردهاند و رأي فقهي آنان را گزارش كردهاند 2.
نقش زنان در تبليغ دين به شيوهي تأليف كتاب:
دختر عزيزالله مجلسي، از زنان فرزانهاي است كه تعليقاتي بر كتاب من لايحضره الفقيه دارد و رسايلي در مسايل فقهي از اوست. بانوي علوي اميني اصفهاني در زمينهي علوم ديني داراي هفت كتاب است كه پنج كتاب به زبان فارسي و دو كتاب به زبان عربي است. با ورق زدن تاريخ نام بسياري از زنان به چشم ميخورد كه تأليفاتي در اين زمينه دارند اما ذكر همهي آنها در اين مختصر نميگنجد.
نقش زنان در تبليغ دين به شيوهي خطابه و سخنوري:
حضرت فاطمه صلی الله علیه واله كه انواع مشكلات را همراه با پيامبر براي اسلام و گسترش دين الهي تحمل ميكند، پس از فوت پدرش، با احساس مسؤوليت خطير از درك انحراف اسلام و تحريف و تصرف در احكام الهي به ايراد خطبهاي غرّاء ميپردازد كه در طول تاريخ جاودانه مانده است. و پس از آن حضرت زينب صلی الله علیه واله دختر آن بزرگوار در مقابل حكومتهاي جبار ايستاد و خطبهاي خواند كه جاودانگي و حيات نهضت امام حسين علیه السلام در گرو اين خطابه است.
دختر حرث بن عبدالمطلب بن هاشم، در برابر حكومت اموي، از مكتب والاي علوي حمايت و دفاع ميكند. اگر خطابهاي ايراد ميكرد، ديگران را به عجز واميداشت و اگر سخن ميگفت، موجز و مختصر ميگفت. امالخير سخنور صفين، دختر حريش بن سرافه از زنان نامدار صدر اسلام بود كه از قدرت تكلم بالايي برخوردار بود و خطيب بليغي شمرده ميشد.
نقش زنان در تبليغ دين به شيوهي شعر و ادب:
عمهي رسول خدا صلی الله علیه واله دختر عبدالمطلب بن هاشم، از ادبيات والايي برخوردار بود كه در رثاي پدر، شعر و قطعهي ادبي قابل توجهي سرود. حضور اين بانو در صحنهي سياست همان است كه فرزندش را تشويق به ياري دين پيامبر ميكند. خنساء شاعري شهيدپرور، فرزنداني را در جامعهي اسلامي تربيت كرد و خود آنان را تجهيز و تشويق نمود و به جبهههاي جنگ عليه كفر ميفرستاد.
نتيجه:
با توجه به اينكه زن نيمي از پيكر اجتماع است و با درنظر داشتن روند تاريخي در رابطه با زنان ميتوان جايگاه زنان را در نظام هستي و نقش و تأثير بسزاي آنان را دريافت. زن در تمامي وقايع و فرآيندهاي جاري در طول تاريخ ارتباط مستقيم داشته است.
زنان باايمان در اين راه همانند زمينههاي ديگر كه در آن برادرانشان را ياري ميكردند، به كمك مردان آمده و با او مشاركت فعال داشتهاند. بنابراين سزاوار است اگر گفته شود: «همهي سعادتها از دامن زن بلند ميشود و زن مبدأ همهي خيرات است» و «اگر زن متحول شود، جامعه متحول ميشود».
منابع:
- زن در آيينه جلال و جمال، آيه الله عبدالله جوادي آملي، انتشارات دارالهدي، چاپ پنجم، 1378.
- پژوهشي در تبليغ دين، محمد تقي رهبر، سازمان تبليغات اسلامي، چاپ اول، 1371.
- تبليغ از منظر دين، حميد نگارش، سيد علي مقيمي فرد، رضا رحمتي، انتشارات زمزم هدايت، چاپ اول،1383.
پي نوشت:
- زن در آينهي جلال و جمال، از ص 298-294، با تلخيص.
- درخشش زنان مسلمان در عرصه علم و فرهنگ در صدر اسلام، دكتر سهيلا جلالي.
پژوهشگر: سرکار خانم شمس
نظرات