مؤلف محوری چالش‌های فراروی آن در تفسیر قرآن

خانم سيده معصومه تقوی طلبه سطح چهار جامعه الزهرا علیهاالسلام

چکیده

یکی از نظریه‌ها در  تفسیر قرآن لحاظ کردن قصد مؤلّف است. توجه به قصد مؤلّف موجب پیشگیری از تحریف معنوی و فهم بی ضابطه قرآن می‌شود. به لحاظ اهمیت این مبنا تلاش شده است  به تبیین مؤلّف‌محوری و چالش‌های فراروی آن با تکیه بر روش توصیفی – تحلیلی پرداخته شود. چگونگی فهم معنای متن، از جمله پژوهش‌های مشترک برخی از دانشمندان در رشته‌های مختلف است و در این زمینه پرسش‌ها و شبهات مختلفی وجود دارد. بنابراین بررسی آن ضروری است. انواع نظریه‌ها در تفسیر متون، مؤلّف محوری، مفسّرمحوری و متن محوری است. منظور از مؤلّف‌محوری، در نظر گرفتن قصد و نیّت مؤلّف در تفسیر متون و منظور از مفسّرمحوری، محور قراردادن مفسّر و پیش فرض‌های او در تفسیر متن است و متن محوری به معنی در نظرگرفتن ساختار زبان و عناصر درونی متن بدون توجه به نیّت مؤلّف است.  از آنجا که فهم متون تعیّن دارد و معیارپذیر بوده و معنای متن و اعتبار تفسیر به مراد مؤلف وابسته است؛ مؤلف محوری اثبات می‌شود. مؤلف محوری با چالش‌های روش شناختی و مبناشناختی مواجه است. اگر فهم تاریخی باشد و متون به صورت موجبه کلیه، قرائت‌های مختلف بپذیرد در حقیقت هیچ فهمی صورت نگرفته است. همچنین تفسیر به رأی و دخالت دادن پیش داوری‌ها و پایبند نبودن به اصول حاکم بر تفسیر در این رساله نقد شده و ادله مؤلف محوری پذیرفته شده است.

کلید واژه ها: مؤلّف محوری، مفسّر محوری، متن محوری، هرمنوتیک، چالش

مقدمه

انسان‌ها با وجود تفاوت‌های فردی، در مسائل مربوط به ذهن، عاطفه، ادراک و شناخت با هم مشترک هستند. . این اشتراک‌ها می‌تواند موجب درک مشابه و مشترک از متون و پدیده‌ها در فهم باشد. تفسیر متن اعم از متن دینی، یا تاریخی و یا علمی، دارای سه  بعد است:

الف) متنی که مفسر در اختیار دارد؛

ب) مقصودی که نویسندۀ متن یا مؤلّف آن را در نظر دارد؛

ج) مفسّری که قصد دارد متن را با ابزاری خاص تفسیر کند.

 در فهم متون مقدس، نکته اساسی، قصد مؤلّف است که در پی هدایت و رستگاری، مخاطب است. این مهم بر تمام فهم و تفسیر، تأثیر دارد. در فهم متون نمی توان همۀ نقش را به مخاطب و مفسّر داد و به قصد مؤلّف بی اعتنا بود. بنابراین در این رساله سعی شده است که مؤلّف‌محوری تبیین شود. همچنین، چالش‌هایی که این نظریه با آن مواجه است مورد بررسی و نقد قرار گیرد.

فصل اول، شامل دو گفتار است که در گفتار اول کلیات تحقیق و در گفتار دوم، کلمه‌های مؤلّف، مؤلّف-محوری و چالش از نظر لغوی و اصطلاحی تبیین می‌شود.

فصل دوم، انواع نظریه‌های تفسیر متون که شامل مؤلّف‌محوری، مفسّرمحوری و متن‌محوری است در سه گفتار تبیین می‌گردد.

در فصل سوم، مبانی مؤلّف‌محوری یعنی تعین معنای متن، استقلال معنای متن از تفسیر و علقه‌های معنای متن به مؤلّف مورد بررسی قرار می‌گیرد.

در فصل چهارم، که آخرین فصل این رساله است  دو چالش مبنا شناختی و روان شناختی که مؤلّف-محوری با آن مواجه است بررسی می‌شود.

در پایان، لازم می‌دانم از استاد راهنمای محترم جناب حجت الاسلام والمسلمین دکتر فتحی و استاد مشاور محترم حجت الاسلام و المسلمین دکتر امین که در تهیه این پایان نامه دلسوزانه و با جدیت اینجانب را راهنمایی نمودند صمیمانه تشکر کنم و همچنین جا دارد که از همسر عزیزم که در تمام طول تحصیل مشوق اینجانب بوده است تشکر و سپاسگزاری خود را ابراز دارم.

نتیجه گیری

در این رساله مؤلّف‌محوری و چالش‌های فراروی آن مورد بررسی قرار گرفت. هدف این رساله این بود که به بررسی مؤلّف محوری بپردازد و راه‌های مقابله با چالش‌های فراروی آن را تبیین کند از بین نظریه‌های گوناگونی که در مورد تفسیر متون وجود دارد، مؤلّف‌محوری به معنی کشف نیّت مؤلّف صحیح است چرا که در همه پدیده ها، نیّت کسانی که آن را به وجود می‌آورند بسیار اهمیت دارد و در فهم متون نیز اگر نیّت مؤلّف در نظر گرفته نشود و یا مراد مؤلّف، کشف نشود اصلا فهمی صورت نمی گیرد. مؤلّف متن را بر اساس اصول و ضوابط می‌نویسد و مخاطب نیز باید بر اساس همان اصول و ضوابط منظور مؤلّف را از نوشتن متن به دست آورد.

لازم به ذکر است که دستیابی به نیّت مؤلّف شرط تحقق فهم متن نیست بلکه این کار موجب اعتبار فهم می‌شود. به بیان دیگر هر متنی با توجه به ساختاری که دارد قابل فهم است ولی اگر در فهم آن به نیّت مؤلّف آن توجه نشود آن فهم هیچ ارزش و اعتباری نخواهد داشت.

مؤلّف محوری مانند سایر نظریات، دارای یک سری مبانی است. از جمله این مبانی ارتباط  بین معنای متن و مؤلّف می‌باشد. این ارتباط به اندازه ای محکم و وثیق است که موجب شده که اعتبار تفسیر متن به کشف مراد مؤلّف وابسته باشد. از دیگر مبانی مؤلّف‌محوری این است که فهم معیارپذیر است و معنای هر متنی مشخص و معین است و گذشت زمان یا هر عامل دیگری موجب تغییر معنای متن نمی شود.

آنچه بیان شد مسیر رایج فهم همه متون از زمان گذشته بوده است اما در خلال تنظیم قواعد، برای تفسیر متون مقدس، به مرور زمان این مسیر رایج با چالش‌هایی مواجه شد که عدم توجه به آن‌ها موجب انحراف مسیر فهم به سوی تفسیر به رأی و تعدد قرائات و نسبیت در فهم می‌شود.

یافته‌های این رساله هم سو و هماهنگ با تمام مبانی مفسران مسلمان از صدر اسلام تا کنون بوده است. هر چند در متون گذشتگان به طور خاص به آن‌ها اشاره نشده است. بنابراین از آن جا که این مباحث نظری و به تبع آن  دشوار هستند و کمتر  مورد توجه مجامع علمی قرار می‌گیرند؛ پیشنهاد می‌شود که پژوهشگران حوزه علوم اسلامی در زمینه مبانی تفسیر متون دینی، به ویژه روش شناسی تفسیر قرآن، پژوهش‌های مبناشناختی انجام دهند.

 

 

مطالب مرتبط :

اشتراک گذاری:

نظرات

نظری هنوز ارسال نشده است

ارسال نظر

ارتباط با جامعة الزهرا(س)

  • نشانی: قم، سالاریه، بلوار بوعلی
  • مرکز تلفن: ۳۲۱۱۲۰۰۰
  • دورنگار: ۳۲۹۲۵۱۱۰
  • صندوق پستی: ۳۷۱۸۵۳۴۹۳
  • کد پستی: ۳۷۱۶۹۱۶۶۴۵